- شنبه 15 ارديبهشت 1403

 
 
 
 
 
حقوق بشر
پناهندگی / اقامت
مهاجرت/انتگراسیون
جامعه/روحی-اجتماعی
مصاحبه / گفتگو
دیدگاه ها
ترجمه
پایان نامه
در دیگر رسانه ها
فیلم و صدا
درباره من
درباره سایت
Asyl / Aufenthalt
Menschenrechte
Über
 
 
چاپ ارسال به دوست
10 آبان 1386


نقدی بر یک ویدئو کلیپ زیر زمینی



01.11.2007
سایت انتگراسیون- حنیف حیدرنژاد


ویدئو کلیپ"نامه ای به رئیس جمهور" که کار یک گروه رپ زیر زمینی در ایران میباشد از چند جهت قابل توجه است.
این ویدئو کلیپ نشان میدهد که چگونه جوانانی که در این رژیم بدنیا آمده و در دامن همین رژیم آموزش دیده و تربیت شده و توسط این رژیم بارها بازی خورده و مورد سوء استفاده قرار گرفته اند، اینک به ستوه در آمده و هر روز به یک شکلی اعتراض خود را نشان میدهند.


این کلیپ با پخش صحبتهائی از احمدی نژاد در زمان نمایش انتخابات ریاست جمهوری، وعده وعیدهای اورا یادآوری میکند. و بعد به یاس و سرخوردگی از این وعده های داده شده می پردازد.

اما آیا واقعا به وعده وعیدها و حرفهای مقامات این رژیم باور کردن، نشان از سادگی نیست؟

فریبکاران حرفه ای حاکم بر ایران که قدرت سیاسی را در دست دارند، مذهب و احساسات ملی را وسیله  تحمیق مردم  کرده اند. رژیم ایران همیشه به یک چیز فکر کرده و فکر میکند:" حفظ تمامیت نظام"، همین و بس!
هرگاه که حاکمان این نظام احساس کنند که دست آنها برای مردم رو شده و به اصطلاح "حنای آنها دیگر نزد مردم رنگ باخته است"، به  شعار و چهره جدیدی برای فریب دیگر بار مردم متوسل میشوند.
وقتی حنای "خاتمی خندان" در نزد مردم ایران رنگ باخت، نظام، برای بقای خود چهره جدیدی با شعار مهرورزی وعدالت و .. را  به سراغ مردم فرستاد.

بنابر این سئوال این است: "نامه" برای چه کسی؟

در واقع آنچه در ایران با نام انتخابات از جمله انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود،  جز یک نمایش عوامفریبانه چیز دیگری نیست. رئیس جمهور این نظام و یا رهبر آن و یا هر مرجع و نهاد و قانون دیگری در این نظام، مشروعیت نداشته و تماما  غیر دمکراتیک و برعلیه منافع مردم ایران میباشد. این چنین رژیمی و مقامات آن فاقد هیچ گونه مشروعیتی نیستند که بشود برای آنها " نامه" نوشت یا از آنها انتظار تغییر داشت. این جور توهمات تنها راه را برای بازی خوردن بیشتر در آینده  باز میگذارد.


بله شعر های این آهنگ برخی واقعیت های تلخ اجتماعی را منعکس میکند:
مثلا یأس و نا امیدی به تغییر شرایط و دین گریزی جوانان را در بیان زیر میتوان دید:

مخم بيداره ولي ترجيح ميدم باشه تو خواب
تا اينکه سينه م بشه سنگ قبر آرزوهام
...
عمر من رفت به درک واسه نسل بعد
هيچ وقت تصور نمي کردم بشيم اينطوري
که داشته باشيم ميليونها جوون دين گريز



فقر و ناداری مردم اینگونه خودش را نشان میدهد:

ملت خلاف مي کنن تا برن زندون واسه جاي خواب
و  یا ...

ملت ميرن مسجد هنوز تا کفش بدزدن
و  یا ...

سند حرف منه چهره سطح شهر

يه چرخ بزن تو دوي نصفه شب به بعد 

نفس بکش اين آسفالته که بوي خون ميده
دقت کن يه جوون اون گوشه داره جون ميده

و اعتراض به ادعا های پرتمطراق در مورد پیشرفت و قدرت منطقه ای شدن اینچنین بازتاب پیدا میکند:

به خدا اين همه ادعا نيشخند داره
ايران صادر مي کنه دختر 18 ساله



اما آیا این واقعیات را احمدی نژاد و دیگران نمی دانند؟ آیا این بلایا و آسیب های اجتماعی، تولید شده همین نظام و مقامات آن نمی باشند؟
نگاهی به نوشته پایانی این کلیپ نشان میدهد که عدم تعمق در این مسئله چگونه میتواتند به یک نتیجه گیری انحرافی منتهی شود:

"تازی برو گم شو"!

منظور از تازی اعراب میباشد.  پیام این شعار پایانی چیست؟
بجای آنکه یاد آوری شود که چرا لازم است تا مردم ایران از آزمون های گذشته درس یاد گرفته و اجازه ندهند که عوامفریبان حاکم باز هم آنها را بازی دهند،
بجای آنکه بر تحریم کامل این رژیم و نهادهای آن تاکید شود،
بجای آنکه راه را در آگاهی بیشتر و زنده کردن امید و ارداه در "خود" نشان دهد،
و بجای اینکه از صحنه خارج کردن این رژیم که مسبب همه بدبختی، آوارگی و مرگ و بی خانمانی مردم ایران است را طلب کند، ...
در پایان به "اعراب" حمله میشود!؟

این دیدگاه از یک سو بازتاب دهنده نوعی" برتری طلبی" ملی است اما از سوی دیگر بجای پرداختن به "خود" و  آگاهی دادن نسبت به سادگی خود و بازی خوردن توسط حاکمان، عامل خارجی را برجسته میکند. چنین  دیدگاهی عملا به بیراهه رفتن مبارزه بر علیه همان عامل اصلی ای که این کلیپ به آن اشاره دارد را موجب شده و تلاش برای از صحنه خارج کردن نظام حاکم را به انحراف میکشاند.

..................................................................................
نامه ای به رییس جمهور
از بهرام خواننده رپ زیرزمینی در ایران








متن آهنگ نامه ای به رییس جمهور



{احمدي نژاد}
واقعا مشکل مردم ما الآن شکل موي بچه هاي ماست؟
خب بچه هاي ما دوست دارن موشون و هر جوري بزنن به من و تو چه ربطي داره
دولت بايد بياد اقتصاد رو سامان بده..فضاي کشور و آرامش ببخشه
امنيت رواني ايجاد کنه..پشتيباني بکنه از مردم
يعني الآن مشکل مهمه جوانهاي ما اينه که مدل موشون و چه جوري بزنن و دولت هم نميذاره!
الآن مشکل کشور ما اينه که مثلا فلان دختر ما فلان لباس رو پوشيد؟!
الآن مشکل کشور ما اينه؟ يعني مشکل مردم ما اينه؟!


مي خوام روشني عقده مو خاموش کنم
ولي نمي تونم حرفاتو فراموش کنم
وقتي قلم و کاغذم توي دست من بود
پس مي نويسم نامه اي به رئيس جمهور


با عرض سلام خدمت رئيس جمهور محترم
واسه گفتن حرف مي شمرم فرصت و مغتنم
تو که گوش مي کني به حرف هر سليقه اي
ميشه وقتتو به من بدي چند دقيقه اي؟
من نگرانم واسه تاريخ تحريف شده
واسه مغز جوونايي که تحريک شده
درد ما دوا نشد دکتر مملکت
که شعارهاتونم بدتر به ماها حمله کرد
مخم بيداره ولي ترجيح ميدم باشه تو خواب
تا اينکه سينه م بشه سنگ قبر آرزوهام
عمر من رفت به درک واسه نسل بعد
مي خونم مثل اينکه فعلا به ما وصله درد
وصله کرد تيکه غم و بس که من
مي بينم نابغه هامون هم شدن مست گرد
هيچ وقت تصور نمي کردم بشيم اينطوري
که داشته باشيم ميليونها جوون دين گريز
ملت خلاف مي کنن تا برن زندون واسه جاي خواب
خيليا وقتي مردن عکسشون بدرقه نشد با يه قاب
مي دونم حرفهاي من مي خوره تش به بن بست
ملت ميرن مسجد هنوز تا کفش بدزدن
به خدا اين همه ادعا نيشخند داره
ايران صادر مي کنه دختر 18 ساله
رو زمين نشستي فکر کردي که اوج ..پس
اميد من به نجات در حد معجزه ست
تو خودت خوب ميدوني چقدر شده درگيري زياد
به خدا قرآن روي طاقچه گردگيري ميخواد
فقط شعار که دنبالش هستي فقط تو..ما
بشينيم قرآن به دست بکنيم فقط دعا
سند حرف منه چهره سطح شهر
يه چرخ بزن تو دوي نصفه شب به بعد
نفس بکش اين آسفالته که بوي خون ميده
دقت کن يه جوون اون گوشه داره جون ميده

مي خوام روشني عقده مو خاموش کنم
ولي نمي تونم حرفاتو فراموش کنم
وقتي قلم و کاغذم توي دست من بود
پس مي نويسم نامه اي به رئيس جمهور


تو گفتي دولت من دولت آرامشه
که ذهن مردم واسه حمايتت آماده شه
وسعت فکر منه از خزر تا خليج فارس
نمي خوام از من بگيرنش بشه دريچه باز
براي بد شدن اوضاع و براي جنگ
حرفش مال توه عواقبش براي من
هنوزم بهت زدم و نشستم من به حيرت
که چرا جاي خون نيکوتينه توي رگ غيرت
کاش که منم محافظ داشتم که دورم واي ميستادن و دم ميزدم از امنيت
ولي خيليا دنبالم هستن الآن که من و بگيرن يا که در رم از دست کلان
که اينم شده زنده بودن
حرفامو تموم مي کنم مي توني قبولش کني
يا با گرفتنم ظاهرا تمومش کني
ولي بدون اگه بگيرم حتي خوي حيوون
قلمم با قدرت مي چرخه حتي توي زندون



مي خوام روشني عقده مو خاموش کنم
ولي نمي تونم حرفاتو فراموش کنم
وقتي قلم و کاغذم توي دست من بود
پس مي نويسم نامه اي به رئيس جمهور


 
 
 

hanifhidarnejad@yahoo.de | استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع است | Copyright©www.hanifhidarnejad.com 2005-2024