|
پاسخ دولت آلمان در مورد ایرانیان پناهجو، اقلیت های مذهبی، همجنسگرایان و پذیرفته شدگان از خارج آلمان |
|
|
|
12 خرداد 1389 |
گرگور گیزی، به نمایدگی از سوی فراکسیون حزب چپ پارلمان آلمان در تاریخ 23.04.2010 پرسش های کتبی ای را از دولت آلمان در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران، وضعیت پناهجویان و پناهندگان ایرانی درآلمان، روند تصمیم گیری اداره فدرال در امور مهاجرت و پناهندگی در خصوص ایرانیان پناهجو، تعداد پناهجویان ایرانی که آلمان از خارجِ خاک آلمان پذیرفته است مطرح نمود. قسمت دیگر پرسش ها پیرامون وضعیت اقلیت های مذهبی و همجنسگریان بوده است. دولت آلمان به تاریخ 18.05.2010 به این پرسش ها پاسخ داده است.
مشروح پرسش های طرح شده ترجمه شده است، اما نظر به مفصل بودن پاسخ های داده شده تنها به ترجمه جواب های داده شده به پنج سوال اول (به طور مختصر) اکتفا شده است.
آندسته از ایرانیان پناهجو در آلمان که مایلند از اطلاعات موجود در این پرسش و پاسخ ها برای مراحل پناهندگی خود کمک بگیرند، می توانند از طریق لینک های زیر مشروح پرسش و پاسخ ها را به آلمانی مشاهده کرده و در صورت نیاز برای در جریان قرار دادن وکیل خود از آن کپی بگیرند.
سایت انتگراسیون- ترجمه: حنیف حیدرنژاد، مددکار اجتماعی و مشاور در امور پناهندگی و مهاجرین
.........................................................................................................................
ترجمه پرسش های فراکسیون حزب چپ پارلمان از دولت آلمان
1. پناهندگان (ایرانی) که دولت آلمان تاکنون (از خارج آلمان) پذیرفته یا تلاش میکند که بپذیرد، کدام دسته، گروه یا افرادی را شامل می شود؟
افرادی که بطور خاص برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران فعال بوده و به همین دلیل مورد تعقیب قرار گرفته اند، بویژه روزنامه نگاران و فعالین حقوق بشر
2. اگر این پناهندگان مسقیم و بلاواسطه از ایران پذیرش نشده اند، از کدام کشور یا کشور هائی پذیرفته شده اند؟
از ترکیه
3. چه تعداد پناهنده در سال 2008 و 2009 بر اساس ماده 22 قانون اقامت آلمان (پذیرش پناهنده از خارج آلمان به دلایل عاجل انسانی یا حقوق بین الملل) پذیرفته شده اند؟
تا تاریخ 31 مارس 2010 تعداد این افراد 53 نفر بوده است. (در این پاسخ به تابعیت همه افراد پذیرفته شده اشاره نشده و تنها در مورد 10 نفر گفته شده است که تابعیت یمنی داشته اند. اینکه چند نفر ایرانی بوده اند نامشخص باقی می ماند.)
4. چه تعداد ایرانی در حال حاضر با اقامت پناهنده سیاسی(ماده16 آ قانون اساسی آلمان)، پناهنده (ماده 60 بند یک قانون اقامت)، و یا دارنده اقامت به دلایل انسانی در آلمان زندگی میکنند؟
تا تاریخ 31 مارس 2010 ، 6699 نفر ایرانی ساکن آلمان دارای پناهندگی سیاسی(بر اساس ماده16آ قانون اساسی آلمان)، 5232 نفر پناهنده (بر اساس بند یک ماده 60 قانون اقامت)، 29 نفر پناهنده پذیرفته شده از خارج آلمان و 882 نفر دارای اجازه اقامت محدود به دلایل انسانی بوده اند.
5. چه تعداد بازنگری یا بازپسگیری پناهندگی یا اقامت از سال 2005 در مورد ایرانیان از سوی اداره فدرال در امور مهاجرت و پناهندگی به جریان افتاده، بررسی شده و نتیجه آن چه بوده است؟
- سال 2005 ، 217 پرونده بررسی شده که در 208 مورد پناهندگی/ اقامت بازپسگیری شده است.
- سال 2006 ، 42 پرونده بررسی شده که در 42 مورد پناهندگی/ اقامت بازپسگیری شده است.
- سال 2007 ، 2240 پرونده بررسی شده که در 149 مورد پناهندگی/ اقامت بازپسگیری شده است.
- سال 2008 ، 2385 پرونده بررسی شده که در 242 مورد پناهندگی/ اقامت بازپسگیری شده است.
- سال 2009 ، 765 پرونده بررسی شده که در 79 مورد پناهندگی/ اقامت بازپسگیری شده است.
6. بر اساس اطلاعات دولت آلمان، وضعیت صدور و اجرای احکام اعدام و دیگر مجازاتهای برعلیه اعضاء بدن از سال 2005 در ایران چگونه بوده و چه سیری داشته است؟
7. وضعیت تصمیم گیری های اخیر اداره فدرال در امور مهاجرت و پناهندگی در رابطه با آندسته از ایرانیان پناهجوئی که اعلام می کنند که به اسلام اعتقاد ندارند چگونه است؟
آ) بر اساس اطلاعات دولت آلمان از سال 2005 به بعد آیا وضعیت بهائیان در ایران بهتر شده است یا بدتر. آیا اعلام علنی بهائیت بدون ترس از تهدید و سرکوب (ازجمله از سوی نیرو های غیر دولتی) امکانپذیر است؟
ب) بر اساس اطلاعات دولت آلمان از سال 2005 به بعد وضعیت اقلیت مسیحیی در ایران چگونه است. آیا اعلام علنی ایمان به مسحییت بدون ترس از تهدید و سرکوب (حتی از سوی نیرو های غیر دولتی) امکانپذیر است؟
پ) بر اساس اطلاعات دولت آلمان از سال 2005 به بعد وضعیت اقلیت یهودی در ایران چگونه است. آیا اعلام علنی ایمان به یهودیت بدون ترس از تهدید و سرکوب (از جمله از سوی نیرو های غیر دولتی) امکانپذیر است؟
ت) برخورد اداره فدرال در امور مهاجرت و پناهندگی با آن دسته از ایرانیان پناهجوئی که در آلمان اعلام می کنند که دیگر به دین و آئینی غیر از اسلام اعتقاد دارند چگونه است و جدی بودن این ادعای آنها چگونه بررسی و چک می شود؟
8. وضعیت تصمیم گیری های اخیر اداره فدرال در امور مهاجرت و پناهندگی در رابطه با آندسته از ایرانیان پناهجوئی که به دلیل هویت و گرایش همجنسگراینه تحت تعقیب بوده یا در ترس از تحت تعقیب قرار گرفتن بوده اند، چگونه است؟
آ) برای دولت آلمان در مورد احکام اعدام صادره یا به اجرا در آمده از سال 2005 به دلیل تمایل به جنس موافق چه اطلاعاتی روشن است؟
ب) برای دولت آلمان در مورد اتهامات و اعلام جرم، احکام اعدام صادر شده، دادگاه های انجام گرفته در ایران از سال 2005 به دلایل عنوان شده مرتبط به "جرایم جنسی" (مانند ارتباط جنسی با فرد دیگر در عین مزدوج بودن- زنا- و دیگر موارد) یا در حالت تمایل به جنس موافق، و یا در زمینه صدور و اجرای احکامی که آسیب رساندن به اعضاء بدن را شامل می گردد (شلاق، تَرکه زدن، قطع عضو و موارد مشابه) چه اطلاعاتی روشن است؟
پ) وضعیت تصمیم گیری های اخیر اداره فدرال در امور مهاجرت و پناهندگی در ارتباط با آندسته از ایرانیانی که به دلیل شرایط زندگی در آلمان، تازه در اینجا هویت جنسی هترو (تمایل همزمان به دو جنس موافق و مخالف) را در خود کشف کرده اند چگونه است و بطور دقیق تحت کدام شرایطی این وضعیت به عنوان دلیلی برای پناهندگی در خارج کشور یا دلیلی برای عدم اخراج، معتبر به حساب میاید؟
9. مطابق چه شرایط و وضعیتی اداره فدرال در امور مهاجرت و امور پناهندگی، همجنسگرایانی که این موضوع را دلیل پناهندگی خود عنوان کرده، به عنوان پناهنده سیاسی به رسمیت شناخته یا به دلایل انسانی از اخراج آنها خودداری شده و به آنها اقامت داده می شود؟
آ) چه تغییراتی به لحاظ حقوقی در مراحل اجراء و روند کار اداره مهاجرت و امور پناهندگی ایجاد شده تا به این لحاظ خود را با موازین اروپائی (مرتبط با امور پناهندگی) و مصوبات اتحادیه اروپا بعد از لازم الاجرا شدن پیمان حقوق بشر منطبق کند؟
ب) جدیدترین وضعیت قوانین و مصوبات آلمان (در انطباق با این وضعیت) چگونه است؟
پ) اداره فدرال در امور مهاجرت و پناهندگی در برخورد با متقاضیانی که همجنسگرائی را دلیل پناهندگی اعلام می کنند چگونه برخورد می کند. آیا به این موضوع به عنوان وضعیتی "غیر قابل برگشت که سرنوشت آن را رقم زده" می نگرد، اگر آری، با چه استدلالی و چگونه این تقاضاها در هر مورد و تک به تک بررسی می شود؟
س) آیا در کار عملی اداره فدرال در امور مهاجرت و پناهندگی اینگونه است که در بررسی اینگونه پرونده ها این اداره به اینگونه نتیجه گیری ها می رسد که در صورت بازگشت فرد همجنسگرا (به ایران) او می تواند "در خفا" زندگی خودش را پیش ببرد و یا انتظار است که بتواند در اختفاء زندگی خودش را با تمایلاتی که دارد پیش ببرد و "با احتیاط به خرج دادن" بتواند تمایلات خودش را "پوشیده" نگه دارد. اگر اینگونه است با چه استدلالی به این تصمیم گیری می رسد؟
ت) تا کجا در کار و تصمصم گیری عملی اداره فدارل در امور مهاجرت و پناهندگی اینگونه است که بجای در نظر گرفتن "به کنار رفتن پرده" و اینکه یک فرد همجنسگرا (به دلیل شرایط زندگی در آلمان) تازه این گرایش را در خود کشف کرده و به نقطه ای می رسد که بخواهد آنرا علنی کند، این ادعای او به حساب این گذاشته می شود که آنرا از خودش درآورده و از خودش ساخته تا از آن به عنوان دلیلی برای حل و فصل مسئله پناهندگی استفاده کند؟
ث) در تصمیم گیری اداره فدرال در امور مهاجرت و پناهندگی تا کجا سوء پیشینه و سابقه فرد پناهجو اگر از سوی پلیس (ایران) به دلیل همجنسگرائی تحت تعقیب باشد، بی اهمیت و بی ربط به حساب می آید، یا برعکس، آیا "تنها" به این دلیل که (از سوی پلیس ایران) این فرد "مقرارت مربوط به عفت عمومی" را نقض کرده، مسئله اهمیت پیدا می کند و اگر اینطور است از چه حدی است که میزان "جرم" در بررسی پناهندگی اهمیت پیدا می کند؟
پرسش های گرگور گیزی نماینده فراکسیون حزب چپ پارلمان از دولت آلمان
پاسخ های دولت آلمان
|
