- شنبه 1 ارديبهشت 1403

 
 
 
 
 
حقوق بشر
پناهندگی / اقامت
مهاجرت/انتگراسیون
جامعه/روحی-اجتماعی
مصاحبه / گفتگو
دیدگاه ها
ترجمه
پایان نامه
در دیگر رسانه ها
فیلم و صدا
درباره من
درباره سایت
Asyl / Aufenthalt
Menschenrechte
Über
 
 
چرا اعدام نه! به مناسبت 10 اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام چاپ ارسال به دوست
14 مهر 1388


اعدام در لغت به معنی " نابود کردن" و "نیست کردن" است. ( فرهنگ فارسی عمید)
از طریق اعدام حق زندگی و حیات یک انسان از او گرفته میشود. به عبارت دیگر اعدام یعنی قتل و جنایت!

چه کسانی اعدام میکنند؟ اهمیت مسئولیت رسمی دولت ها
اجرا در آورندگان اعدام در اساس  به دو دسته اساسی تقسیم میشوند: 
الف) رژیم و دولت حاکم؛ شامل: ارگانها و نیروهای رسمی وابسته به آن دولت و یا نیروهای شبه نظامی ای که اگر چه ممکن است اسما وابسته به حکومت نباشند، اما رسما از سوی حاکمیت دستشان برای به قتل رساندن دیگران باز میباشد.
ب)  نیروهای غیر دولتی که رسما مسئولیتی متوجه آنها نیست. شامل:  قبایل و عشیره ها، سکت های مذهبی، باندهای مافیائی و یا سازمانهای سیاسی

  این تقسیم بندی از این نظر اهمیت دارد که در قوانین بین المللی یا منطقه ای، این دولت و قدرت حاکم است که به عنوان طرف رسمی به رسمیت شناحته شده و یا در مقابل قرار دادهای بین المللی طرف حساب و پاسخگو شناخته میشود.
برای مثال در بررسی درخواست های پناهندگی سیاسی در آلمان اینکه شخص متقاضی، تحت تعقیب دولتی قرار داشته و اینکه به این دلیل جانش از ناحیه دولت یا نیروهای رسمی وابسته به آن در خطر بوده است، اهمیت کاملا متفاوتی به لحاظ نوع قبولی ای که به آن فرد تعلق میگیرد، دارد. (
ماده 16-آ قانون اساسی)

بدلیل همین مسئولیت رسمی و پاسخگوئی  مرتبط با آن است که برخی از کشورها مایل به امضاء "کنوانسيون ضد شکنجه و رفتار يا مجازات خشن، غير انساني يا تحقير کننده" نمی باشند، تا بتوانند با دست بازتر و بدون پاسخگوئی به نهادها یا افکار عمومی جهانی، شکنجه و قتل انسانها در حاکمیت خود را به اجرا بگذارند. این گونه کشورها برای توجیه سیاست خود در این مورد، "ویژه گی های فرهنگی" ، "وضعیت خاص امنیتی"  یا "شرایط خاص کشور" خود را بهانه ای برای فرار از پایبندی خود به این قرار دادها عنوان میکنند.   

برای مثال جمهوری اسلامی حاکم بر ایران از امضاء "کنوانسيون حذف کليه اشکال تبعيض عليه زنان" خودداری میکند و در توجیه رفتار ضد انسانی خود با زنان و مردم ایران پیوسته بر "ویژگی های فرهنگی جامعه ایران" انگشت میگذارد.  بدین ترتیب این رژیم منکر جهان شمول بودن حقوق بشر بوده و همانگونه که انسانها را با انواع شیوه های مرگبار شقه شقه میکند، درتلاش است تا حقوق بشر را نیز با پسوندهائی چون " حقوق بشر اسلامی" و ... پاره پاره نماید.
به یک نمونه جدید توجه کنید:

محمد جواد لاریجانی دبیر حقوق بشر قوه قضائیه ایران: خجالت نمی کشیم حکم سنگسار را اجرا کنیم.
در سال های اخیر انتقاداتی نسبت به نقض حقوق بشر مطرح شده اما آنطور که لاریجانی می گوید "ستاد حقوق بشر" به این خاطر درست نشده بلکه به دنبال آن است که مسائل حقوق بشر را از دیدگاه اسلامی پیگیری کند.
وی گفت: "برخی فکر می کنند چون غربی ها راجع به سنگسار به ما فحش می دهند ما خجالت می کشیم که احکام را اجرا کنیم در صورتی که چنین چیزی نیست اصل فقه شیعه و فقه اهل بیت، فقه خجالت نیست."
به گفته وی، غربی ها به برخی قوانین اسلامی در ایران انتقاد دارند و معتقدند که باید اجرای آن متوقف شود که نمونه آن مسئله سنگسار است.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در باره انتقادات غربی ها می گوید: غربی ها سنگسار را تنبیه نمی دانند بلکه می گویند این کار شکنجه است و حکم سنگسار با جرم تناسب ندارد، در حالی که "آنها این عمل شنیع را آن قدر بد نمی دانند و می خواهند این تفکر خود را به ما تحمیل کنند."
یکی از احکام جایگزین سنگسار، حکم اعدام است و لاریجانی می گوید که رجم پائین تر از اعدام است چون این امکان وجود دارد که فرد بتواند نجات پیدا کند. [ به عبارت دیگر فرد باید سپاسگزار هم باشد که حکم سنگسار به او داده اند و نه اعدام!] ولی اگر اعدام را جایگزین کنیم باز غربی ها می گویند که مجازات متناسب با جرم نیست در حالی که میزان "شنیع بودن زنای محصنه" را با معیارهای خودمان می سنجیم.
(سایت فارسی رادیو بی بی سی-  يکشنبه 30 سپتامبر 2007 - 08 مهر 1386 )

رژیم حاکم بر ایران، رابطه جنسی آزاد دو انسان  با یکدیگر  را عملی " شنیع" میداند، اما گرفتن جان آنها و کشتن آنها  به شیوه ماقبل قرون وسطی ای  را حتی باعث شرم و خجالت خود هم نمی داند. همین یک جمله به خوبی نشان میدهد که تا کجا جان و ارزش انسان در تفکر و ایدئولوژی حاکمان بر ایران، ضد انسانی بوده و اینکه چگونه قدرت حاکم تلاش میکند تا با ارزش گذاری های منفی بر اعمال انسانها، صدور جواز حکم مرگ برای آنها را توجیه پذیر نماید.

چه کسانی اعدام میشوند؟
چهار دسته از انسانها اساسی ترین قربانیان اعدام را تشکیل میدهند:
الف) مخالفان سیاسی، مخالفان فکری و ایدئولوژیک وعقیدتی، ناراضیان، دگراندیشان
ب) جاسوسان، خائنین به کشور، خبرچینان و همدستان با دشمن، متعرضین به امنیت ملی
ج) مجرمین  و محکومین در امور مرتبط با  جنایت، آدمکشی، سرقت، تجاوز، آدم فروشی و متعرضین به امنیت عمومی
د) متخلفین و پشت کنندگان و خائنین به ارزشهای قومی و قبلیگی و عشیره ای و گروهی و خانوادگی


هر یک از مفاهیم فوق در هر کشور و نظام و سیستمی میتواند معانی و تفاسیر کاملا متفاوتی داشته باشد. اینکه یک مبارز آزادی خواه از سوی یک رژیم دیکتاتور، تروریست نامیده میشود. اینکه در ایران جوانان مخالف ارزشهای اسلامی، اراذل و اوباش خوانده میشوند. اینکه رفتار مختارانه زنی که مایل به زندگی آزاد و فارغ از بند و بستهای  قبیلگی است، تحمل نمیگردد و ...   هیچکدام از این اتهامات(!) حتی در صورت درست بودنشان، نمی تواند دلیلی بر صدور حکم اعدام و گرفتن جان انسان دیگری قلمداد گردد.
ضمن آنکه درستی خود این برچسب ها  زیر علامت سوال است.
در اغلب موارد فوق این مفاهیم، مفاهیمی بسیار عمومی و قابل  تعبیر و تفسیر می باشند و عمدا در جهت تأمین خواسته های رژیم یا قدرت حاکم به نحوی تنظیم میشوند که بتوان با استاد به آن، هدف مورد نظر، یعنی گرفتن جان انسانها را توجیه نمود.

چرا اعدام میکنند؟ اهداف و انگیزه ها
در اساس از سوی رژیم های حاکم دلایل زیر در توجیه صدور حکم اعدام مطرح میشود:
- مجازات متخلف (به عنوان درس عبرتی برای دیگران)
- تأمین امنیت (برای جلوگیری از تکرار جرایم مشابه)
-  اجرای عدالت ( چشم در مقابل چشم)
فراتر از دلایل رسمی گفته شده اما، اهداف و انگیزه های مشخص دیگری در پشت صدور و اجرای حکم اعدام وجود دارد از جمله:
- حفظ نظام و سیستم حاکم با ایجاد ترس و رعب و وحشت در انسانهای دیگر و بازداشتن آنها از اقدامات اعتراضی و تأمین نظم و کنترل اجتماعی مورد نظر خود از طریق تضمین موارد زیر:
-  ترویج روحیه تسلیم طلبی و سازش و اطاعت و فرمانبرداری یا سکوت و بی عملی،
-  وادار نمودن انسانهای دیگر به همکاری با قدرت حاکم،
-  ترویج و تحکیم ایدئولوژی و دستگاه فکری و سیاسی قدرت حاکمه،

-  ارضاء حس کینه و انتقام جوئی و خود خواهی های فردی، گروهی، مذهبی، قومی، نژادی و ایدئولوژیک. در چنین مواردی فرد یا گروه خاصی میتواند با  تصاحب قدرت و تحت نفوذ قرار دادن مردم عادی، آنها را در جهت اهداف خود به بازی بگیرد. نمونه آن: هیتلر، خمینی، لاجوردی و ...

چگونه اعدام میکنند؟ روش های مختلف اجرای حکم اعدام
کشتن و نابود کردن انسان در طول تاریخ اشکال گوناگون زجر آوری را شامل میگردد. مهمترین و عمومی ترین اشکال شناخته شده کشتن و اعدام در سطح جهان عبارتند از:
-   دار زدن ( حلق آویز کردن)
-  خفه کردن
-  زنده به گور کردن
-  سنگسار
-  سوزاندن در آتش
-   شمع آجین کردن
-  سر بریدن/ سر زدن
-  گیوتین
-  تیر باران
-  صندلی الکتریکی
-  اتاق گاز
-  تزریق سم

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85


بسیاری از روش های فوق در جمهوری اسلامی حاکم بر ایران بطور رسمی و در قالب روش هائی مشروع  و قانونی  اجرا میگردد.
در عین حال در "قانون مجازات اسلامی" رژیم، میتوان برخی از شیوه های کشتن را یافت که در نوع خود بی نظیر هستند:
ماده ۱۹۰ - حد محاربه و افساد في الارض يكي از چهار چيز است:
۱ - قتل   ۲ - آويختن به دار  ۳ - اول قطع دست راست و سپس پاي چپ  ۴ - نفي بلد .
ماده ۱۹۵ - مصلوب كردن مفسد و محارب بصورت زير انجام مي گردد :
الف - نحوه بستن موجب مرگ او نگردد .
ب - بيش از سه روز بر صليب نماند ولي اگر در اثناي سه روز بميرد ميتوان او را پائين آورد.
.قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی

راستی چرا باید فرد به صلیب کشیده شده ای که دیگر جانی در بدن ندارد، سه روز هم بالای صلیب بماند؟ بخاطر رعب و وحشت دیگران؟ آیا چنین قوانینی نماد عریانی از وحشیگری نمی باشند؟

..
 
اعدام در ایران و جهان، نگاهی به برخی فاکت ها 
 

افزایش اعدام در ایران و اعتراضات جهانی
اعدام کودکان
 
رژیم جمهوری اسلامی ایران بدلیل اعدام های دسته جمعی در ملاء عام و اعدام جوانان زیر 18 سال، در ردیف جنایتکارترین رژیم های جهان قرار دارد.
اين سازمان، در تازه ترين گزارش خود با عنوان « ايران، آخرين اعدام کننده کودکان» می گويد که در حال حاضر، دست کم ۷۱ کودک در زندان های ايران در انتظار اجرای حکم اعدام هستند.
بر پايه اين گزارش، از سال ۱۹۹۰، ايران بالاترين آمار را در اعدام کودکان در جهان به خود اختصاص داده است.

افزایش اعدام های دسته جمعی
با افزایش اعدام های دسته جمعی در تابستان 1386/ 2007 ، سازمان عفو بین الملل اعتراض خود به «افزایش» اعدام در ایران را در اطلاعیه ای اینگونه اعلام کرد:
به رغم انتقادهای گسترده از افزايش اعدام ها در ايران، روز چهارشنبه چهادهم شهریور ماه، تلويزيون دولتی از اعدام ۲۱ نفر از محکومين به قاچاق مواد مخدر در استان های خراسان رضوی و فارس خبر داد.
براساس اين گزارش، ۱۷ نفر از افراد اعدام شده در استان خراسان رضوی و چهار نفر ديگر دراستان فارس به دار آويخته شدند.
آمار مجازات اعدام در ايران با آغاز فصل تابستان و اجرای طرح ارتقای امنيت اجتماعی و مبارزه با [ به اصطلاح] اراذل و اوباش به طور فزاينده ای افزايش يافته است .
مقامات ايران انتقاد کشورهای غربی و سازمان های حقوق بشری داير بر نقض حقوق بشر را رد کرده و می گويند که اجرای مجازات اعدام، ريشه در مذهب و شريعت اسلام دارد.
در بیانیه سازمان عفو بین الملل با اشاره به تعداد ۱۷۷ مورد اعدام در سال ۲۰۰۶ در ایران، گفته شده که در میان اعدام شدگان دو کودک زیر ۱۸ سال نیز وجود داشته است. مطابق کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر که ایران نیز آنها را امضا کرده، مجازات کودکان زیر ۱۸ سال غیر قانونی است.
براساس این بیانیه، در قوانین ایران متهمان در مراحل اولیه تحقیق امکان دسترسی به وکیل و حقوق قانونی متهم را ندارند، در حالی که "گزارشگر مخصوص سازمان ملل در خصوص نحوه دادرسی" اعلام کرده است که متهمان به اعدام می بایست در تمامی مراحل دادرسی، از ابتدا تا انتها، از امکانات و حقوق قانونی از جمله حق در اختیار داشتن وکیل، برخوردار باشند.
این بیانیه می افزاید: اتهاماتی که مجازات اعدام را در پی دارد دامنه بسار وسیعی دارد و اغلب با کلماتی مبهم و غیرشفاف بیان می شود، از جمله "محاربه با خدا" و "مفسد فی الارض".
http://www.radiofarda.com/content/f5_amnesty_execution_Iran/410698.html

آمار اعدام در جهان
براساس گزارش سالانه ای که از سوی یک گروه مخالف مجازات اعدام در روز پنج شنبه منتشر شده است، تعداد افرادی که در سال ۲۰۰۶ با مجازات اعدام کشته شده اند، در مقایسه با دو سال قبل بیشتر بوده است.
براساس این گزارش، ایران ردیف دوم کشورهای اجرا کننده مجازات اعدام را دارد و شمار اعدامی ها در ایران در
سال گذشته نسبت به سال ۲۰۰۵ دو برابر شده و از ۱۱۳ نفر به ۲۱۵ نفر رسیده است.

بر اساس گزارش سالانه گروه "به قابیل دست نزنید"، درسال گذشته پنج هزار و ۶۲۸ نفر در سراسر جهان با حکم اعدام کشته شده اند که ۵۰۰۰ نفر از آنها فقط در چین اعدام شدند.


 اجرای حکم اعدام در سال 2006- منبع گرافیک: سازمان عفو بین الملل
  قرمز:
کشورهائی که در آنها اعدام رسمی است.     نارنجی: در عمل در آنها اعدام انجام نمی شود.
  زرد: اجرای حکم اعدام در زمان صلح معلق است.    سبز: در آنها حکم اعدام رسما برچیده شده است. 
 

گروه "به قابیل دست نزنید"که در رم مستقر است، دلیل افزایش شمار اعدام ها در جهان در سال  ۲۰۰۶ را "اجرای مجدد این شیوه مجازات در برخی کشورها" در این سال عنوان کرده است.
این گزارش می افزاید: "اگرچه روند تدریجی مبارزه با مجازات اعدام در جهان ادامه دارد و تعداد کشورهایی که همچنان این مجازات را اجرا می کنند از ۵۴ کشور در سال ۲۰۰۵ به  ۵۱  کشور در سال ۲۰۰۶ رسیده است، اما شمار کشورهایی که در سال ۲۰۰۶ این شیوه مجازات را اجرا کردند در مقایسه با سال ۲۰۰۵ بیشتر شده و از ۲۴ کشور به ۲۷ کشور افزایش یافته است".
نتایج این گزارش نشان می دهد که شمار اعدام ها در جهان رو به افزایش است. در سال گذشته میلادی حداقل پنج هزار و ۶۲۸ نفر اعدام شدند. در سال ۲۰۰۵ شمار اعدامی ها درسراسر جهان پنج هزارو ۴۹۴ نفر بود و در سال ۲۰۰۴حدود پنج هزارو ۵۳۰ نفر با این شیوه کشته شدند.
بیشترین تعداد اعدام ها در جهان مانند سال های گذشته درچین صورت گرفته است، به طوری که بر اساس گزارش های تایید شده از سوی مقامات رسمی تنها در سال ۲۰۰۶ حدود ۵۰۰۰ نفر در این کشور اعدام شده اند. این در حالی است که در گزارش های غیر رسمی تعداد اعدام ها در چین را سالانه ۸۰۰۰ نفر تخمین زده می شود. 
 
تعداد اعدام ها در پاکستان نیز نسبت به سال گذشته تقریبا دو برابر شده و از ۴۲ نفردر سال ۲۰۰۵ به ۸۲ نفر در سال ۲۰۰۶ رسیده است. 
گروه "به قابیل دست نزنید" می گوید که هر دو کشور ایران و پاکستان بر خلاف میثاق های حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال گذشته اقدام به اعدام کودکان زیر ۱۸ سال کردند.
ایالات متحده آمریکا تنها کشور قاره آمریکا است که همچنان مجازات اعدام را اجرا می کند.
در سال ۲۰۰۶، آمار مجازات اعدام در آمریکا ۵۳ نفر بوده که در مقایسه با سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۴ که این تعداد به ترتیب ۶۰ و ۵۹ نفر بوده، اندکی کمتر شده است.

http://www.if-id.de/New/index.php?option=com_content&task=view&id=804&Itemid=177


راه کارها

آيا حقوق بين‌الملل کاربرد مجازات اعدام را جايز شمرده‌ است؟
اعلامیه جهانی حقوق بشر که‌ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد بعنوان واکنشی در برابر ابعاد ويرانگر بربريت دولتی و ترور دولتی در حين جنگ جهانی دوم، در دسامبر 1948 به‌ تصويب رسيد، حق هر انسانی را برای زندگی به‌ رسميت شناخته‌ و شکنجه‌ يا رفتارها و مجازاتهای بيرحمانه‌، غيرانسانی يا تحقيرآميز را ممنوع اعلام نموده‌ است. به‌ عقيدة سازمانهای حقوق بشر و عفو بين‌الملل مجازات اعدام اين حقوق را پايمال می‌کند. و اين نگرش بر آن پيمانها و تفاهمنامه‌های بين‌المللی و منطقه‌ای هم استوار است که‌ هدف الغای مجازات اعدام را دنبال می‌کنند. برای نمونه‌ »پروتکل اختياری دوم مربوط به‌ پيمان بين‌المللی در بارة حقوق شهروندی و سياسی« که‌ سال 1989 از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به‌ تصويب رسيد، پيشنهاد الغای کامل مجازات اعدام را مطرح می‌سازد، اما به‌ طرفهای قراردادی که‌ هنگام تصويب و يا پيوستن به‌ پروتکل ملاحظاتی داشتند، اجازه‌ می‌دهد، مجازات مرگ را برای زمان جنگ پابرجا نگه‌دارند‌. »پروتکل شمارة 13 مربوط به‌ کنوانسيون اروپايي حقوق بشر« که‌ در اول ژولای 2003 اعتبار قانونی و اجرايي يافت، اولين قرارداد بين‌المللی است که‌ مجازات مرگ را تحت هر شرايطی، حتی برای مقابله‌ با جنايات در زمان جنگ و يا جهت مقابله‌ با تهديد خطر بلاواسطة جنگ، برای کشورهای عضو ممنوع اعلام نمود. علاوه‌ بر اين مجازات اعدام بر طبق »اساسنامة ديوان کيفری بين‌المللی« که‌ در سال 1998 به‌ تصويب رسيد، از سوی اين مرجع جهانی از فهرست مجازاتهای مجاز آن برداشته‌ شد، هر چند که‌ اين دادگاه‌ مسئول بررسی جنايات بسيار هولناکی چون جنايت عليه‌ بشريت و جينوسايد (کشتار جمعی) مي‌باشد. ("در تقبیح اعدام"، ناصر ایرانپور)


چرا "نه" به اعدام!
آنچه که در صدور و اجرای حکم اعدام بیش از هر چیز برجسته می نماید، نفی و پایمال شدن " شأن و مقام وارزش انسان" است. چه بدلیل انواع  روشهای درد و زجر آور اجرای حکم مرگ و اعدام، و چه بدلیل صلب نمودن حق حیات و زندگی از یک انسان، صدور و اجرای حکم اعدام به هر شکلی،  باید بطور کامل در ایران و یا هر کشور دیگر ممنوع  و ملغی گردد. در ایران و در صحنه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، ترس یا فرار از اعدام،  یکی از دلایل ترک کشور یا سکون و بی حرکتی سیاسی- اجتماعی میباشد.  این البته همان چیزی است که حاکمان دیکتاتور میخواهند، تا با فراری دادن فعالین، ناراضیان و مخالفین،  میدان رابرای  تحکیم موقعیت خود هرچه بیشتر باز کنند. مخالفت با اعدام، مخالفت با دیکتاتورها و جنایتکاران و دفاع از آزادی و انسانیت و حق زندگی است. رژیم یا نیروهائی که برای حق حیات آدمی ارزش قائل نیستند، نمی توانند خود منادیان عشق و دوستی و صلح و آرامش و امنیت و رفاه باشند. مطمعنا در صورت لغو حکم اعدام در ایران، مردم عادی و مدافعین آزادی و دمکراسی میتوانند با جرعت بیشتری  برای تغییر رژیم و تغییر شرایط سیاسی وارد کارزار شوند. با این وجود اگر بدلیل فرار از اعدام و مجازات های غیر انسانی دیگر، افرادی به ناگزیر خاک کشور خود را ترک کرده و در کشورهای غربی پناه و امنیت جستجو میکنند، باید که از حمایت های لازم برخوردار گردند. این حمایت هم باید شامل فعالین سیاسی- اجتماعی شود،  و هم هر انسان دیگری که جانش در معرض خطر اعدام  قرار دارد باید بتواند که از آن برخوردار گردد.


نظرات موافق و مخالف مجازات اعدام
برای آگاهی از نظرات موافق و مخالف مجازات اعدام، سازمان عفو بین الملل مطلبی را منتشر کرده است. آقای ناصر ایرانپور در نوشته خود به مناسبت روز جهانی علیه مجازات اعدام با عنوان " در تقبیح اعدام"  مطلب سازمان عفو بین الملل را با افزودن مطالبی از خود، ترجمه کرده که مطالعه آن توصیه میشود.


لینک به " در تقبیح اعدام" 
لینک به اصل آلمانی مطلب سازمان عفو بین الملل در مورد مخالفین و موافقین اعدام


حنیف حیدرنژاد
این مقاله برای نخستین بار در تاریخ 05.10.2007 در سایت انتگراسیون منتشر شده بوده است.

 
 
 

hanifhidarnejad@yahoo.de | استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع است | Copyright©www.hanifhidarnejad.com 2005-2024