- شنبه 15 ارديبهشت 1403

 
 
 
 
 
حقوق بشر
پناهندگی / اقامت
مهاجرت/انتگراسیون
جامعه/روحی-اجتماعی
مصاحبه / گفتگو
دیدگاه ها
ترجمه
پایان نامه
در دیگر رسانه ها
فیلم و صدا
درباره من
درباره سایت
Asyl / Aufenthalt
Menschenrechte
Über
 
 
چاپ ارسال به دوست
20 فروردين 1386

 

 "گناه" زن بودن، "گناه" زیباروی بودن، "گناه" هنرمند بودن!

 

 

09.04.2007
سایت انتگراسیون، حنیف حیدرنژاد

 

 

در سالهای اخیر بخش بزرگی از متقاضیان پناهندگی و مهاجرین از ایران را زنان جوانی تشکیل میدهند که در حاکمیت

جمهوری اسلامی یا بدنیا آمده و یا بزرگ شده اند. قریب 30 سال است که رژیم جمهموری اسلامی با انواع روشهای آموزش ایدئلوژیک، شستشوی مغزی و اقدامات سرکوبگرانه، تنبیهی و تحقیر آمیز تلاش می کند تا مرم ایران را پیروان بی چون و چرای ولایت فقیه کرده و آنها در غالبی که خود میخواهد فرو کند.
زنان ایران اولین هدف حمله رژیم جمهوری اسلامی بوده و هر از چند گاهی رژیم تلاش می کند تا با عناوین جدیدی فضای جدیدی از رعب و وحشت را با یورش به زنان و دختران جوان ایران دامن بزند. از جمله این روشها تلاش برای " بی آبرو" کردن افراد، انتشار مسائل شخصی و خصوصی، اتهامات بی پایه و اساس و تجاوز به حریم شخصی و خانوادگی افراد است.
آنزمان که فردی نخواهد به "چهار چوبها ومعیارهای" اسلامی و ولایت فقیه تن دهد، آنزمان که بویژه زنی زیبا روی بخواهد که"زلف بر باد داده" و  آزاد زندگی کند و نخواهد "شمع هرجمعی" شده و به مسئولین و دست اندرکاران  نظام و یا پاسداران و آخوند ها نه بگوید، در این حالت باید آماده آن باشد تا چند صباحی بعد کوس" طبل رسوائی" او را بر سر هر گذر به صدا درآورند
.


ویدئو کلیپ "زلف بر باد" با آواز محسن نامجو و بازیگری  زهرا امیر ابراهیمی را می توان اشاره ای بر این واقعیت دید.

برای دیدن ویدئو کلیپ، اینجا را  (High Quality Film 24 MB) کلیک کنید.


زلف بر باد

محسن نامجو
فیلم با کیفیت بالا (۲۴ مگابایت)
فیلم با کیفیت پایین (۱۰ مگابایت)
موسیقی ِ نماهنگ (ویدئوکلیپ) حاضر چهار سال قبل برای انیمیشن مرگِ مرگ ساخته {فاطیما یثربی} تنظیم شد که برای بهار هزاروسیصد و هشتادوشش،  و به عنوان هدیه نوروزی، بر اساس شعری از حافظ بازخوانی شده است. کارگردان و طراح {حامد صفایی} با حضور {زهرا امیرابراهیمی}.

 


زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکَنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکُنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم
رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گُلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم
حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که در بند توام آزادم

 

 

 
 
 

hanifhidarnejad@yahoo.de | استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع است | Copyright©www.hanifhidarnejad.com 2005-2024