- شنبه 1 ارديبهشت 1403

 
 
 
 
 
حقوق بشر
پناهندگی / اقامت
مهاجرت/انتگراسیون
جامعه/روحی-اجتماعی
مصاحبه / گفتگو
دیدگاه ها
ترجمه
پایان نامه
در دیگر رسانه ها
فیلم و صدا
درباره من
درباره سایت
Asyl / Aufenthalt
Menschenrechte
Über
 
 
چاپ ارسال به دوست
04 دي 1385

هرچقدر خارجی بیشتر، روحیه ضد خارجی هم به همان اندازه کمتر

چگونه رشد وترکیب جمعیت، بخودی خود یکی از مشکلات آلمان را حل می کند


19.12.06- ترجمه آزاد و کوتاه شده: سایت انتگراسیون، لیلا رسولی، حنیف حیدرنژاد

 

روز 18 دسامبر همزمان با روز جهانی مهاجرت و مهاجرین، رسانه های آلمانی مطالب مختلف و متنوعی را در این خصوص منتشر کردند.
ازجمله روزنامه "تاگس اشپیگل" مطلبی از یک محقق تمدن شناس بچاپ رسانده است. نویسنده در بیانی طنزگونه، نتیجه گیری غیر واقعی از یک گزارش آماری را مورد اشاره قرار داده و تلاش می کند تا با کمک آمار موجود ونیز تخمینها و پیشبینی های آماری برای سالهای آینده، دیدگاه وسیاستی که با آمار سازی غیر واقعی، عملا دامن زدن و تقویت روحیه ضد خارجی را زمینه سازی می کند، افشاء نماید.

رقم و عدد جدیدی از کالج " ویلهلم هایت مایر" در شهر برمن، هر عقل سلیمی را مخاطب قرار میدهد. مطابق عدد و رقمی که این کالج اعلام کرده است، 48.5% از آلمانیها از زیاد بودن خارجی ها در آلمان "شاکی اند". اما جای خوشحالی کمتری [ برای آنانکه این آماررا بیرون داده اند] باقی خواهد ماند، وقتی که مشخص شود این آمار تنها  نظر " آلمانیهای بومی" و نه مهاجرین و خارجیان را منعکس می کند.

67.1 میلیون نفر از 83.5 میلیون ساکنین آلمان در سال 2005 را آلمانیهای بومی تشکیل میدهند. در واقع 48.5% از این 67.1 میلیون نفر هستند که از زیاد بودن خارجی ها در آلمان شاکی هستند.  [و نباید فراموش کرد که] 34.6 مییلیون نفر دیگر از این آلمانیهای بومی، وضعیت را طور دیگری می بینند، که البته 15.4 میلیون مهاجرین و خارجیان ساکن آلمان را نیز می توانند در کنار خود داشته باشند. بدین ترتیب در مجموع  شاهد یک جمعیت 50 میلیونی آرام وغیر نگران در کنار یک جمعیت 32.5 میلیون نفری نگران خواهیم بود.

بر اساس نتیجه گیری کالج مذبور، مدرسه را باید محلی برای تجربه به حاشیه رانده شدن بچه های خانوا ه های مهاجر و خارجی تبار مورد نظر قرا ر داشت. 60% از این کودکان موفق به اتمام دوره تحصیلات ابتدائی نمی شوند، چرا که  این دسته هنوز د ر مجموع آمار کل دانش آموزان، در اقلیت قرار دارند، وبدلیل راندمان پائینی که دارند نمی توانند احترام اکثریت را نسبت به خود جلب کنند. [ ساده کنیم: از دید نتیجه گیری آماری کالج مذبور در شهر برمن، علت اینکه بچه های خانواده های مهاجر و خارجی در مدارس در انزوا هستند، این است که راندمان درسی آنها پائین است، و د رنتیجه چون بچه های خانوادهای آلمانی الصل نمی خواهند نسبت به این راندمان پائین روی خوش نشان دهند، خود بخود بچه های مهاجر و خارجی منزوی می شوند. >> این یک نتیجه گیری غیر واقعی از یک مشکل پیچیده اجتماعی است که قبل از هر چیزنقش سیاستگذاران آلمان و بی توجهی آنها در دهه های گذشته نسبت به امر انتگراسیون مهاجرین و خارجیان را می پوشاند. نتیجه گیری غلط و خطرناکی که زمینه این استدلال راسیستی و نژاد پرستانه را فراهم خواهد کرد که  گویا  بچه های خانواده های مهاجر و خارجی خنگ و بچه های خانواده های آلمانی با استعداد هستند. بدلیل همین نتیجه گیری پوشیده در غالب الفاظ و ارقام است که نویسنده خود را ناگزیر دیده تا با آن مقابله کند. توضیح ازمترجم].

 

اما آیا وضعیت به همین منوال باقی خواهد ماند؟
نتیجه گیری های آماری در سال 2005 مشخص می کنند که مهاجرین و خارجیان 19% از جمعیت آلمان را تشکیل میدهند، خانواده هائی که 35% بچه های آنها در آلمان بدنیا آمده اند. زمانی که بچه های امروزی این خانوادها بالغ شوند، و اگر فرض کنیم که آنها نیز همین آهنگ رشد زاد و ولد سال 2005 را حفظ کنند، در این صورت در سال 2050 از هر 100 نوزاد متولد شده در آلمان، 65 نوزاد مهاجر و خارجی تبار خواهند بود.

نویسنده در جای دیگرمقاله خود ادامه میدهد:
اینکه اقلیت کنونی بچه های مهاجر و خارجی در بیست سال آینده تا کجا به لحاظ آموزشی جلوتر باشد، به این فاکتور هم ربط دارد که چه تعدادی [جوانان تحصیلکرده و آموزش دیده] از این کشور رفته و مهاجرت کنند. در سال 2005 در پاسخ به این سوآل 52% از جوانان آلمانی  18 تا 22 ساله پاسخ داده بودند که می توانند تصورش را بکنند که زندگی در کشور دیگری را آغاز کنند.
با توجه به رقم پائین نرخ رشد جمعیت  در بین آلمانی های بومی از یک سو و تمایل رو به افزایش مهاجرت آلمانی ها ی جوان بدلیل ندیدن چشم انداز روشنی نسبت به آینده  از سوی دیگر، نویسنده  به آنها ئی که رقم بالای آلمانی هائی که از زیاد بودن تعداد خارجیان شاکی هستند را برجسته می کنند، هشدار میدهد که در آینده و بتدریج آلمانیهای بومی در سراسر کشورشان به اقلیت تبدیل خواهند شد، که در آنزمان دیگر درصد آنهائی که خارجیان را رد می کنند ، خود بخود کاهش پیدا خواهد کرد. بدین ترتیب روند کنونی ترکیب و رشد جمعیت ، آنچه را که امروز با صرف  هزینه های میلیاردی به سختی قابل دسترس بوده، [یعنی مبارزه با خارجی ستیزی] را خود بخود حل خواهد کرد.


 

اصل خبر به زبان آلمانی >>

Tagesspiegel (18.12.2006)          
POSITION

Mehr Ausländer, weniger Ausländerfeindlichkeit
Wie die Demografie ein deutsches Problem von ganz alleine löst
 Von Gunnar Heinsohn


Eine neue Zahl des Bielefelder Kollegen Wilhelm Heitmeyer bedrückt jeden
Verständigen. 48,5 Prozent der Deutschen klagen über zu viele Ausländer im
Land. Allerdings wirkt die Lage etwas weniger hoffnungslos, wenn man
bedenkt, dass dieser Anteil nur für die Ethnodeutschen ermittelt wurde,
nicht für Migranten und Ausländer.

Von den 83,5 Millionen Bewohnern Deutschlands im Jahre 2005 sind noch 67,1
Millionen Ethnodeutsche. Von ihnen nun erheben 48,5 Prozent jene Klage über
zu viele Ausländer. Aber 34,6 Millionen Ethnodeutsche sehen die Lage anders.
Und die 15,4 Millionen Ausländer und Migranten dürften sich auf ihre Seite
stellen. So leben im Lande 50 Millionen gelassene Bürger neben 32,5
Millionen mit Ausländerbesorgnis. Von den Bielefelder Forschern wird die
Schule als entscheidender Ort für ausgrenzende Erfahrungen der Kinder von
Ausländern und Migranten erkannt. Sechzig Prozent von ihnen schaffen einen
Hauptschulabschluss oder nicht einmal diesen. Weil sie damit in der
Gesamtschülerschaft noch in der Minderheit sind, ist es schwierig, für
dieses Leistungsniveau den immer wieder eingeforderten Respekt der Mehrheit
zu gewinnen. Aber wird das so bleiben?

Zum ThemaTagesspiegel-Dossier: IntegrationIm Jahre 2005 gebären die
Migranten und Ausländer bei einem Bevölkerungsanteil von nur 19 Prozent
bereits 35 Prozent der in Deutschland geborenen Babys. Wenn diese Kinder
geschlechtsreif werden und ihren überdurchschnittlichen Geburtenanteil von
2005 halten, dann werden schon 2025 von 100 Neugeborenen 65 Migranten und
Ausländer sein.

Niemand wird diesen Nachwuchs bei seinem Weg durch Kindergärten und Schulen
in eine Minderheitenposition drängen können. Wenn auch diese Kinder zu 60
Prozent geringe oder gar keine Schulabschlüsse erwerben, wird es überdies in
zwanzig Jahren eine Mehrheit ohne Respekt für bildungsferne Gruppen kaum
noch geben. Die schulisch Nachhängenden werden ja auch dadurch stärker, dass
schon jetzt 16 Prozent von ihnen direkt in die Sozialhilfe geboren werden.
Kann sich dieser Anteil bis 2025 ebenfalls verdoppeln, wird ein Drittel
aller Kinder direkt in die Transferwelt eintreten. Das Bundesland Bremen -
mit seinem eisern verteidigten letzten Pisa-Platz - kann diesen Wert schon
im Jahre 2005 mit 41 von 100 Kindern in diesem Sektor souverän schlagen.

Wie klein die Minderheit der Bildungsnahen in zwanzig Jahren ist, hängt
davon ab, wie viele Auswanderungswillige das Land verlassen. Schon 2005
konnten sich 52 Prozent der 18- bis 30-jährigen Deutschen gut vorstellen, in
einem anderen Land zu leben. Kein Wunder: Bisher erklärt ihnen ja keiner,
wie es dann sechzig Aktiven gelingen soll, mehr als hundert Alte, etwa
vierzig Gleichaltrige mit ihrem Nachwuchs, der von Sozialhilfe lebt, und
dazu noch eigene Kinder zu versorgen.

Die Ethnodeutschen werden zur Minderheit, erst beim Nachwuchs und in einigen
Jahrzehnten im ganzen Land. Dadurch wird der Prozentsatz derer, die
Ausländer ablehnen, stetig sinken. So schafft die Demografie von alleine,
was heute noch vergeblich mit milliardenschweren Programmen zu erreichen
versucht wird.

Der Autor ist Genozid- und Zivilisationsforscher. Er unterrichtet an der
Universität Bremen.

 
 
 

hanifhidarnejad@yahoo.de | استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع است | Copyright©www.hanifhidarnejad.com 2005-2024