- چهارشنبه 14 آذر 1403

 
 
 
 
 
حقوق بشر
پناهندگی / اقامت
مهاجرت/انتگراسیون
جامعه/روحی-اجتماعی
مصاحبه / گفتگو
دیدگاه ها
ترجمه
پایان نامه
در دیگر رسانه ها
فیلم و صدا
درباره من
درباره سایت
Asyl / Aufenthalt
Menschenrechte
Über
 
 

نامه سرگشاده به مریم رجوی






pan20

pan19
پاسخ خامنه‌ای پس از کشته شدن اسماعیل هَنیه: «اسلامیزه» کردن جبهه جنگ؟ چاپ ارسال به دوست
14 مرداد 1403

حنیف حیدرنژاد- اگر فرض را بر این بگذاریم که اسماعیل هَنیه از رهبران حماس را اسرائیل در تهران مورد هدف قرار داده است، می‌توان نتیجه گرفت که اسرائیل قصد و عمد داشته با یک تیر چند هدف را نشانه بگیرد.

اول: بطور فیزیکی اسماعیل هَنیه از رهبران حماس در کشتار یهودیان در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را از سر راه برداشته و به همه آنانی که در کشتار یهودیان دست داشته‌اند این درس را بدهد که در امنیت نبوده و هر جا باشند نهایتا مجازات خواهند شد.

دوم: رهبری اسرائیل و بطور خاص بنیامین نتانیاهو قصد دارند از طریق کشتن هنیه، عملا مذاکرات صلح با گروه تروریستی حماس را که جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا آن را کارگردانی می‌کند عقیم بگذارند. مذاکرات صلحی که می‌توانست اگر آنطور که بایدن می‌خواهد پیش برود، نهایتا به نفع حماس تمام شود. پیامد چنین صلحی می‌تواند البته آینده سیاسی بنیامین نتانیاهو را نیز به پایان رسانده و آینده حقوقی- کیفری او را با چالش جدی مواجه کند.

سوم: با کشتن هنیه در تهران (و نه در کشور یا جای دیگر)، اسرائیل عمد دارد تا خامنه‌ای و سپاه پاسداران را به یک واکنش سخت‌تر و مستقیم مجبور کند. بدین ترتیب آمریکای تحت رهبری جو بایدن ناگزیر در دفاع از اسرائیل وارد صحنه خواهد شد و عملا سیاست جو بایدن در قبال بنیامین نتانیاهو تا پایان دوره ریاست جمهوری بایدن عقیم مانده یا متوقف خواهد شد. با ورود ایالات متحده به صحنه جنگ در حمایت از اسرائیل، دیگر کشورهای غربی نیز به این ائتلات ملحق خواهند شد. همان ائتلافی که بنیامین نتانیاهو نوید آن را در سخنرانی‌اش در کنگره ایالات متحده آمریکا با عنوان “اتئلاف ابراهیم” داده بود!

چهارم: اسرائیل با کشتن هنیه در تهران نشان می‌دهد که قدرت‌نمائی‌های خامنه‌ای و سپاه تا کجا پوشالی بوده و سپاه  و ارگان‌های اطلاعاتی- امنیتی‌اش تا کجا نفوذپذیر و ضربه‌پذیر هستند. این باعث می‌شود تا دیگر متحدین و نیابتی‌های رژیم بفهمند که نمی‌توانند همه چیز خود را با خامنه‌ای و سپاه پیوند بزنند.

پنجم: کشته شدن اسماعیل هنیه در تهران در حالی که تحت حفاظت سپاه پاسداران قرار داشت، یک رسوائی و یک تحقیر بزرگ برای علی خامنه‌ای و سپاه پاسدارانش است. در چنین شرایطی وجهه خامنه‌ای نزد نیروهای خودی و همه نیابتی‌هایش مخدوش و مسخره خاص و عام شده است. با این وضعیت خامنه‌ای که سعی داشت جنگ با اسرائیل را بطور فرسایشی و از طریق نیابتی‌هایش به پیش ببرد، چاره‌ای ندارد جز آنکه وارد کیفیت جدیدی از درگیری نظامی با اسرائیل، آنهم بطور مستقیم شود، تصمیمی‌ که واکنش‌های پینگ پُنگی به دنبال داشته و پتانسیل آن را دارد تا به یک جنگ تمام‌عیار راه ببرد. و این همان تله‌ای است که نتانیاهو برای علی خامنه‌ای تهیه دیده است.

اگر چنان که در بالا آمد اسرائیل عمد داشته تا خامنه‌ای و سپاه را به یک درگیری جدی با خود بکشاند، پاسخ خامنه‌ای چه خواهد بود؟

اول: خامنه‌ای ناچار است پاسخی شدیدتر از حمله موشکی- پهپادی قبلی در ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ (۱۳ آوریل ۲۰۲۴) برنامه‌ریزی و اجرا کند.

دوم: خامنه‌ای تلاش خواهد کرد تا از گسترش جنگ، آنطور که خواست اسرائیل است خودداری کرده و پس از یک حمله محدود، با تبلیغاتی که روی آن انجام می‌دهد موضوع را تمام‌شده اعلام و خود را پیروز نشان دهد. موضوعی که البته از کنترل او خارج و به دلیل واکنش بعدی اسرائیل یا به دلیل ورود ایالات متحده به صحنه، ممکن است به یک رو در روئی با آمریکا منجر شده و همه محاسبات خامنه‌ای و سپاه را بهم بریزد.

سوم: سناریوئی که احتمال بیشتری دارد این است که خامنه‌ای جنگ را “اسلامیزه” کند. یعنی با کوبیدن بر طبل “اسلام در برابر کفر”، میدان جنگ را منطقه ای و جهانی کند. در چنین حالتی، سناریوئی طراحی می‌شود که  بطور همزمان سپاه از داخل ایران و تمام نیابتی‌هایش شامل حزب‌الله در لبنان و بطور محدودتر در سوریه، نیروهای موسوم به «محور مقاومت» در عراق، حوثی‌ها در یمن و نیز احتمالا گروه‌های کوچک مسلح در ساحل غربی رود اردن و مناطق تحت کنترل دولت فلسطینی، همه با هم و بطور همزمان، وارد صحنه شوند. اسم آن را نیز می‌توانند “انتقام و خونخواهی” کشته شدن اسماعیل هَنیه و فوأد شُکر (فرمانده حزب‌الله که چند ساعت قبل از هَنیه در بیروت کشته شد) و “دفاع از مردم مظلوم فلسطین و غزه” بگذارند.

یک لایه تکمیلی چنین سناریوئی می‌تواند این باشد که بطور همزمان یا با تاخیر چند روزه، رژیم ناآرامی‌هائی را در کشورهای مختلف به ویژه در فرانسه (پاریس به خاطر برگزاری مسابقات المپیک)، انگلستان، بلژیک، آلمان و در ایالات متحده و کانادا برنامه‌ریزی و سازماندهی کند. این می‌تواند شامل ناآرامی‌های خیابانی، حمله به سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها یا منافع اسرائیل و ایالات متحده باشد. همچنین رژیم می‌تواند نیروهای اسلامگرای افراطی در پاکستان و بحرین یا حتی در اردن و عربستان یا چند کشور آفریقائی را به کار گرفته تا با ایجاد ناآرامی‌ در این کشورها دولت‌های منطقه را ناچار به سکوت و عدم همکاری با اسرائیل و ایالات متحده آمریکا کند.

بدین ترتیب خامنه‌ای می‌تواند هم رهبری جهان اسلام را در بوق تبلیغاتی‌اش به صدا در بیاورد و هم شکست بعدی خودش را به حساب “عدم همراهی رهبران خودفروش کشورهای اسلامی” بگذارد.

شدت و گستردگی درگیری‌ها و به ویژه میزان کشته شدن افراد غیرنظامی یا کشته شدن نیروهای آمریکائی در حملات سپاه و نیروهای نیابتی‌اش می‌تواند تعیین‌کننده این موضوع باشد که دور بعدی این مارپیچ سیاسی- نظامی- روانی چگونه رقم خواهد خورد.

عکس و پردازش: کیهان لندن

 

 

 

 

آخرین مطالب:
 
 
 

hanifhidarnejad@yahoo.de | استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع است | Copyright©www.hanifhidarnejad.com 2005-2024