- چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403

 
 
 
 
 
حقوق بشر
پناهندگی / اقامت
مهاجرت/انتگراسیون
جامعه/روحی-اجتماعی
مصاحبه / گفتگو
دیدگاه ها
ترجمه
پایان نامه
در دیگر رسانه ها
فیلم و صدا
درباره من
درباره سایت
Asyl / Aufenthalt
Menschenrechte
Über
 
 
حاشیه سازی های دادگاه حمید نوری، رسانه های فارسی زبان و اهمیت راستی آزمائی چاپ ارسال به دوست
06 مرداد 1401

حنیف حیدرنژاد- دادگاه حمید نوری با وجود اهمیت تاریخی اش پر از حاشیه بود. حتی بعد از صدور حکمِ محکومیتِ حبس ابد برای او این حاشیه سازی ها هنوز ادامه دارد. شاید "حاشیه"، واژه مناسبی برای آنچه در این نوشته به آن پرداخته می شود نباشد، زیرا میزان انرژی گیری آن، اهداف و انگیزه های نهفته در پشت حاشیه سازی ها و میزانی که آن حاشیه ها افکار عمومی را از موضوع اصلی منحرف کردند و بخصوص میزانی که آن حاشیه ها به اختلاف و جدائی بین مردم دامن زدند، آنقدر زیاد بوده، که باید با احتیاط لفظ "حاشیه" را بکار گرفت. من شخصا آن را اقداماتی عامدانه و هدفمند و نوعی سیاستگذاری می دانم.

 

نگاهی به حاشیه های دادگاه حمید نوری با چند نمونه

نمونه یکم

حملات سازمان مجاهدین به ایرج مصداقی

سازمان مجاهدین خلق با حمله به ایرج مصداقی، مبتکر دستگیری حمید نوری، دستگیری نوری را توطئه وزارت اطلاعات اعلام کرد. این سازمان در روز 17 خرداد 1400 / 7 ژوئن 2021 بطور همزمان در سایت های اینترنتی و رسانه های اجتماعی متعدد وابسته به خود اقدام به انتشار یک "کتاب" در فُرمات پی دی اف با عنوان "گواهی‌ها و اسناد در باره یک مزدور نفوذی ایرج مصداقی" در 322 صفحه نموده و تلاش کرد تا ایرج مصداقی را "مزدور نفوذی وزارت اطلاعات" در این تشکیلات معرفی کند.

سازمان مجاهدین همچنین در اطلاعیه ای به نام شورای ملی مقاومت با عنوان "ماجرای دژخیم بازداشت شده در سوئد، جنگ گرگها و «شو» اطلاعات آخوندها برای سفیدسازی برگ های سوخته" با هدف قرار دادن ایرج مصداقی، تلاش کرد او را "مزدور" وزارت اطلاعات رژیم معرفی کرده و دستگیری حمید نوری را اقدامی برنامه ریزی شده از سوی وزارت اطلاعات عنوان کرده که هدف اصلی اش آن است تا از آن طریق ایرج مصداقی به عنوان یک فرد ضد رژیمی برجسته شده و اهمیت سازمان مجاهدین به حاشیه رانده شود. این اطلاعیه با اشاره به ایرج مصداقی، بطور تلویحی شرط همکاری با دادگاه حمید نوری را "خلع ید از ایادی رژیم در پرونده حمید نوری"، یعنی کنار گذاشته شدن ایرج مصداقی به عنوان شاکی اصلی پرونده، عنوان کرده بود. این اطلاعیه را می توان در صفحه 23 همان "کتاب" مشاهده کرد.

سازمان مجاهدین در ادامه و برای قابل باور کردن این نظر که دستگیری حمید نوری توطئه خودِ رژیم و باندهای درونی آن است، اقدام به پخش دو فایل صوتی با صدای محمد مقیسه ای( ناصریان) و علی رازینی نمود.

سازمان مجاهدین برای جا انداختن نظریه فوق برنامه های مختلف چند ساعته تلویزیونی تولید کرده و از سوی افراد عضو یا وابسته به خود مقاله های مختلف انتشار داد. در ادامه این خط، حسن داعی نیز همین استدلال ها را تکرار و حتی تاکید کرد که خود او از دو کانال مستقل در داخل ایران که به میزان وثوق آن مطمئن است، در جریان قرار گرفته که دستگیری حمید نوری ناشی از اختلاف بین جناح های مختلف در قوای قضائیه می باشد.

ویدئو: حسن داعی- چراغ سبز رژیم آخوندی برای دستگیری نوری در سوئد (دقیقه 4 به بعد)

ویدئو: حسن داعی- احتمال فرستادن حمید نوری به سوئد توسط رژیم آخوندی (دقیقه 16:30 به بعد)

در خارج از دایره تشکیلاتی سازمان مجاهدین، تائید نظریه پردازی آنها شخصیت شناخته شده ای چون هادی خرسندی را نیز دربرگرفت. او در گفتکوئی با علیرضا میبدی در رادیو همراه در مورد دستگیری حمید نوری می گوید:

"یک بازجوی دیگر [حمید نوری] که واجبی دوست نداره، میزنه به چاک، اما سربازان امام زمان به پلیس سوئد خبر میدن که این بابا توی هواپیماست و در فرودگاه بگیریدش و هرکاری خواستید باهاش بکنید. او بازجو شکنجه گر بوده، اینهم مدارکش ... حمید نوری بزودی در استکهلم محاکمه می شود. خوب است که جماعت اپوزیسیونی از این ماجرا سرشان گرم و دلشان خنک شود ... طرح حمید نوری، طرح زیرکانه ایست که نعلینی نمی تواند باشد، پوتینی به نظر میرسد. ج. ا. حمید نوری را انداخته به خارج ... یک مهره سوخته رو که نمیخواسته واجبی بخوره، انداخته اینجا، دست دادگاه های حقوق بشری استکهلم که سرِ ملت رو گرم کند. ملت عزیز، هموطنان ... فریب این هدیه ها و طمعه های جمهوری اسلامی را نخوریم."

ویدئو: هادی خرسندی و علیرضا میبدی بر علیه جنبش دادخواهی و در خدمت دستگاه امنیتی (دقیقه 2:30 تا 5:30)

 

نمونه دوم

حملات کاوه موسوی به ایرج مصداقی

کاوه موسوی که در ابتدای دستگیری حمید نوری در کنار ایرج مصداقی و دیگر شاکیان و شاهدان قرار داشت و تا مدت ها بعد در گفتگو با رسانه ها از آنها حمایت می کرد، ناگهان و همزمان با شروع دادگاه حمید نوری طی سخنانی در یک کلاب هاوس با حمله به ایرج مصداقی و درغگو خطاب کردن او، بر علیه ایرج مصداقی موضع گرفت.

ویدئو: انتقادات تند کاوه موسوی از ایرج مصداقی مبنی بر به خطر انداختن روند پرونده حمید نوری

بطور خلاصه کاوه موسوی بر این باور است که ایرج مصداقی در مورد نقش خودش در دستگیری حمید نوری اغراق می کند و این او (کاوه موسوی) می باشد که حمید نوری را دستگیر کرده است. موسوی همچنین مصداقی و یارانش را متهم می کند که با رسانه ای کردن فیلمی که بازسازی شده چگونگی به دام انداختن حمید نوری می باشد، زمینه ای برای بی اعتباری حقوقی دستگیری حمید نوری ایجاد کرده و گر او (کاوه موسوی) و افشاگری هایش نبود، چه بسا این روند می توانست دستاویز وکلای مدافع حمید نوری قرار گرفته و اصلا دادگاه متوقف شود و ...  

حملات کاوه موسوی به ایرج مصداقی بعد از آن نیز ادامه پیدا کرد. او به دفعات در جلسه های مختلف در کلاب هاوس، در تلویزیون های بزرگ یا تلویزیون های کوچک اینترنتی فارسی زبان اتهامات و ادعاهای خود در مورد ایرج مصداقی را تکرار کرد.

در شصت و نهمین جلسه دادگاه حمید نوری که کاوه موسوی به عنوان شاهد دعوت شده بود، اتهاماتی که کاوه موسوی مطرح کرده بود موضوعی شد برای برخی پرسش ها از او از سوی وکلای مدافع حمید نوری.

ایرج مصداقی که در مقابل توهین و اتهامات کاوه موسوی سکوت کرده بود کمی بعد به ادعاهای او پاسخ داد.

ویدئو: گفتگوی سحر تحویلی با ایرج مصداقی در رابطه با حاشیه‌های دادگاه محاکمه حمید نوری

ایرج مصداقی همچنین در یک گفتگوی دیگر ضمن پاسخ به ادعاهای کاوه موسوی او را درغگو خطاب کرد.

ویدئو: مصاحبه ایرج مصداقی پیرامون حواشی دادگاه حمید نوری و اختلافاتش با کاوه موسوی

چند روز قبل از اعلامِ حکم دادگاه در مورد حمید نوری، کاوه موسوی حمله به ایرج مصداقی را ادامه و ادعاهای پیشین را بار دیگر تکرار کرد.

ویدئو: رمز پیروزی، گفتگو با کاوه موسوی(دقیقه 30 به بعد)

یک شب قبل از اعلام حکم دادگاه در مورد حمید نوری، ایرج مصداقی به انتشار مقاله ای با عنوان

"افشای توطئه کاوه موسوی همزمان با اعلام حکم دادگاه حمید نوری" اقدام کرد.

درست در پایان روز اعلام حکم حبس ابد برای حمید نوری از سوی دادگاه استکهلم، تلویزیون صدای آمریکا در یک گفتگو با ایرج مصداقی و بدون هیچ مقدمه ای به ادعاهای کاوه موسوی بر علیه او (ایرج مصداقی) پرداخت. در این گفتگوی تقریبا 8 دقیقه ای تقریبا 4 دقیقه به ایرج مصداقی برای پاسخ به این اتهامات فرصت داده شد.

ویدئو: گفتگو با ایرج مصداقی بعد از حکم حمید نوری | «یک دادگاه تاریخی، یک متهم جنجالی»

در گفتگوی دیگری که همان شب و همان خبرنگار تلویزیون صدای آمریکا با کاوه موسوی انجام داد، به او (کاوه موسوی) تقریبا دو برابر بیشتر از زمانی که به ایرج مصداقی داده شده بود فرصت داده شد تا در مورد ادعاهایش بر علیه ایرج مصداقی صحبت کند.

ویدئو: واکنش کاوه موسوی به اظهارات ایرج مصداقی در برنامه «یک دادگاه تاریخی، یک متهم جنجالی»

 

تاثیر حاشیه سازی ها بر روی مردم

موارد فوق تنها دو مورد از موضوعات "حاشیه" ای مربوط به دادگاه حمید نوری می باشد.

جدا از نام افراد، جدا از موضوع دعوا و جدا از انگیزه های افراد یا جریان های درگیر در این حاشیه سازی ها، آنچه مهم است روش پرداختن افراد و نیروهای درگیر و نیز روش پرداختن رسانه های فارسی زبان به این موضوعات "حاشیه ای" می باشد که می تواند یک فرهنگ را ایجاد و تکثیر کند. اگر این فرهنگ، مبتنی بر فاکت و استدلال بوده و هر چقدر با زبانی محترمانه، بدون اتهام زنی، به دور از تهدید و پرخاشگری باشد، همین فرهنگ در بین جامعه تکثیر می شود. از طرف دیگر هر چقدر ورود رسانه ها یا افراد و شخصیت های مختلف به این مسائل عاری از عناصر فوق باشد، "فرهنگی" مبتنی بر هوچیگیری، جنجال آفرینی، شایعه پراکنی، رقابت ناسالم و حذف یکدیگر و ... تولید و باز تولید می شود.

 

 کارکرد و وظایف رسانه ها

وظیفه رسانه های فارسی زبان خارج کشور در برخورد موضوعات حساس ملی چیست؟

این امری شناخته شده و البته به لحاظ حقوقی موضوعی پذیرفته شده است که رسانه های زرد یا جنجالی، برای جلب مشتریِ بیشتر با روشی جنجالی به موضوعات می پردازند، مثلا: انتخاب نوع تیتر، بزرگ یا کوچکی تیتر، اینکه تیتر مطلب در کجای صفحه ظاهر شود، رنگ مورد نظر برای تیتر چه باشد، انتخاب عکس یا فیلم و نوع ارائه آن و... همه و همه ابزاری است برای ایجاد کنجکاوی، ایجاد هیجان در خواننده، ببینده و شنونده. با استفاده از این ابزار و این روش ها هر رسانه ای تلاش می کند در دنیای رقابت با دیگر رسانه ها مشتریان بیشتری جذب و جلب کند.

رسانه ها در دنیای آزاد جدا از اهدافی همچون سرگرمی و تفریح و کسب درآمد و ... عموما چند هدف جدی دیگر را برای خود تعریف کرده و کم یا زیاد به آن وفادار می مانند. شاید بتوان در کنار نظارت بر عملکرد حکومت، عمومی ترین وظایف رسانه ها را اینگونه بر شمرد: خبر و اطلاع رسانی، ارائه گزارش تفضیلی، ارائه تحلیل و تفسیر، روشنگری در مورد موضوعات خبری یا موضوعات مورد علاقه مخاطبین، شفاف سازی در مورد چند و چون مسائل و پس زمینه های یک موضوع، تقویت نگاه آموزشی در نگرش یا بررسی موضوعات، تقویت اندیشه نقادانه و پرسشگرانه و برخورد عمیقتر به مسائل از طریق بررسی و واکاوی ریشه ها و زمینه ها. شکل پرداختن به این مسائل و یا میزان زمانی که هر رسانه در این چهارچوب برای موضوعات مختلف برای خود در نظر می گیرد، موضوعی متفاوت با دیگر رسانه ها است که به سیاست های هر رسانه بر می گردد.

اما یک هدف دیگر رسانه ها در کشورها و سیستم های آزاد، بویژه در چند دهه گذشته راستی آزمائی ادعاهاست. راستی آزمائی اساسا از طریق کار تحقیقی و کارشناسی و مقایسه ادعاهای مختلف با یکدیگر امکان پذیر است. از همین روست که روزنامه نگاری تحقیقی در سال های اخیر هرچه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. ویژگی روزنامه نگاری تحقیقی مستقل بودن، حرفه ای بودن، غیر جانبدارانه بودن و تعهد آن به حقیقت و آزادی بیان است.

در برخورد رسانه های فارسی زبان با دادگاه حمید نوری و "حاشیه های" آن می توان طیف گسترده ای از انواع برخورد با این موضوع را مشاهده نمود: از سکوت گرفته تا اطلاع رسانی مختصر یا ناقض در مورد آن. از انعکاس یکجانبه گرفته تا برخورد از نوع رسانه های زرد و دامن زدن به حاشیه ها و حتی تولید جنجال بیشتر. از گزارش های خبری گرفته تا برخی کارهای محدود تحقیقی. متاسفانه میزان گزارش های عمیق و کار تحقیقی بسیار کم می باشد. در واقع یک رسانه حرفه ای و متعهد می تواند با ارائه گزارش تحقیقی و بیطرفانه به آگاهی سازی و شفاف سازی کمک کرده و سطح درک و فهم مخاطبین خود را ارتقاء دهد. در مقابل، هر چقدر گزارش یا خبرهای ارائه شده سطحی و یکجانبه تر باشد، روزنامه نگاری زرد تقوقیت شده که نتیجه آن تقویت شایعه سازی و بحث های حاشیه ای بوده و تمرکز بر روی موضوع اصلی را منحرف می کند.

انتظار این است که هر رسانه ای که خود را آزاد، مستقل و متعهد به روش و استانداردهای روزنامه نگاری حرفه ای می داند به حداقل های این استانداردها وفادار باشد. پرواضح است که بسته به کوچک یا بزرگی یک رسانه، بسته به میزان بودجه و میزان حرفه ای بودن و آموزش کادرهای استخدامی و سرانجام بسته به سیاست تعیین شده برای هر رسانه، علاقه و سمتگیری هر رسانه به موضوعات مختلف متفاوت و میزان پرداختن به هر موضوع در مقایسه با دیگر رسانه ها متفاوت می باشد. نکته مهم اما این است که در مورد موضوعاتی که بخش بزرگی از جامعه ایرانیان را در بر گرفته و موضوعی "ملی" و همگانی تلقی می شود، حساسیت در برخورد با این موضوع و نوع و میزان پرداختن به آن از اولویت دیگری برخوردار می شود.


 وظیفه راستی آزمائی رسانه ها

به دو نمونه ای که در بالا به آن اشاره شد بر گردیم، یعنی به انعکاس موضوع و حاشیه سازی های مرتبط با حملات سازمان مجاهدین به ایرج مصداقی و حملات کاوه موسوی به ایرج مصداقی و انعکاس آن در رسانه ها.

- آیا تناقض گوئی های سازمان مجاهدین در رابطه با آنچه که در مورد ایرج مصداقی و چگونگی دستگیری حمید نوری، از سوی رسانه های فارسی زبانی که خود را مستقل و حرفه ای می دانند به چالش کشیده شد؟ آیا مسئولین این سازمان که به دفعات با آنها مصاحبه انجام شد در مورد این ادعاها مورد سوال قرار گرفتند؟ آیا هیچ راستی آزمائی مستقل و حرفه ای در آن مورد از سوی رسانه های مستقل انجام  و منتشر شد؟ اگر نه، چرا؟

- آیا حسن داعی و هادی خرسندی بعد از اعلام حکم دادگاه و بعد از روشن شدن همه جزئیات مربوط به چگونگی دستگیری حمید نوری در مورد ادعائی که کرده بودند به مردم توضیحی دادند؟ آیا بخاطر اطلاعات اشتباهی که به مخاطبین خود داده از آنها عذرخواهی کردند؟ آیا از سوی رسانه ها در مورد غلط بودن چرائی ادعاهایشان مورد پرسش قرار گرفتند؟ اگر نه چرا؟

- در مورد کاوه موسوی و ادعاهی او چطور؟ آیا هیچ رسانه ای جدا از پرداختن به موضوع در حد یک خبر جنجالی، ادعاهای کاوه موسوی و ایرج مصداقی را راستی آزمائی کرد؟ اگر نه، چرا؟

بعد از آنکه ایرج مصداقی در یک برنامه در تلویزیون منوتو بر علیه کاوه موسوی مطالبی را عنوان کرد، چندی بعد تلویزیون منوتو توضیحی از حقوقدانان خود در تقبیح گفته های مصداقی قرائت کرد.

ویدئو: عذر خواهی رسمی منوتو از دکتر کاوه موسوی بابت تهمت‌های ایرج مصداقی

آیا این تلویزیون برای راستی آزمائی ادعاهای مصداقی و کاوه موسوی برنامه ای تهیه کرد، اگر نه، چرا؟

 

کمبود جسارت و تعهد به روزنامه نگاری آزاد، مستقل و متعهد

به باور من استاندارد بسیاری از رسانه های فارسی زبان ایرانی با یک رسانه واقعا حرفه ای و واقعا مستقل بسیار فاصله دارد. اگرچه پتانسیل کار حرفه ای در بسیاری از این رسانه ها وجود دارد و اگر چه نمونه هائی نیز تاکنون از روزنامه نگاری تحقیقی از برخی از این رسانه ها دیده شده است، اما به نظر می رسد که بسیاری از رسانه های فارسی زبان ایرانی و بویژه تیم سردبیری و هیئت تحریریه آنها از نوعی خودسانسوری رنج می برند. یا آنکه به دلیل مصلحت طلبی یا جانبداری های پنهان سیاسی از پرداختن به برخی از موضوعات خودداری می کنند. لازمه روزنامه نگاری واقعا آزاد و واقعا حرفه ای، تعهد به آزادی فکر و آزادی بیان، پرهیز از خودسانسوری و داشتن جسارت در تابو شکنی و عبور از خط قرمزهاست.

نباید فراموش کرد که آزادی مطبوعات و رسانه ها رکن چهارم دمکراسی است. برای خبرنگاران، روزنامه نگاران و رسانه های محتلف ایرانی خارج از کشور این یک فرصت ارزشمندی است که در همین تبعید، آزمایش پایبندی خود به روزنامه نگاری آزاد و متعهد را پس بدهند. هر چقدر این آزمایش موفق تر باشد، عمق آگاهی اجتماعی در فهم مسائل سیاسی- اجتماعی در نزد مخاطبین آنها برای عبورِ شعورمند از جمهوری اسلامی نیز بیشتر می شود. چنین تجربه ای همچنین پایه های محکمی خواهد شد که تضمین دمکراسی در ایران آزاد فردا، در ایران بعد از جمهوری اسلامی را نیز هرچه بیشتر تقویت می کنئد.

به باور من برای عبور از جمهوری اسلامی و برای ساختن ایرانی آزاد و دمکراتیک، فراتر از انگیزه یا اهداف  سیاسی، پایبندی به وجدان و اخلاق انسانی در برخورد با مخالفینِ خود یک موضوع تعیین کننده است. پرهیز از اتهام زنی، پرهیز از توهین  و فحاشی، پرهیز از دروغ گوئی از ارزش هائی هستند که می توانند جدا کننده "ما"، ما ایرانیان، ما فعالین سیاسی- اجتماعی یا ما فعالین رسانه ای و ... از حاکمین امروز در ایران باشد. 

این به خود "ما" بستگی دارد که تا کجا در گفتار و رفتار و عمل خود با احترام به اختلاف فکر و نظر یا حتی اختلاف در منافع سیاسی- اقتصادی و .. با هم برخورد کرده و هرکجا این اختلافات ادامه هر نوع همکاری را ناممکن ساخته و مشکلات جدی به همراه می آورد از راه کارهای تخصصی برای حل اختلافات خود کمک بگیریم. رسانه ها می توانند در چنین مواردی با راستی آزمائی به شفاف سازی اقدام کرده و بجای سکوت یا دمیدن بر جنجال آفرینی، روشنگری مبتنی بر منطق و استدلال و خِرد ورزی را ترویج دهند.

 

ضعف ساختاری در سیاستگذاری و جهت گیری رسانه های فارسی زبان

منظور از "رسانه" در این نوشته همه انواع رسانه های سنتی و مدرن می باشد. در کشورهای دمکراتیک برخی از رسانه ها "همگانی" بوده که بودجه آنها از محل مالیات دهندگان تامین شده و بخش دیگری از رسانه ها خصوصی می باشند. در کنار این دو دسته، رسانه هائی نیز هستند که اهداف سیاسی- ایدئولوژیک- اقتصادی و... مشخصی را دنبال می کنند. هر رسانه ها می تواند بر موضوع یا موضوع های مشخصی (حقوق بشر، محیط زیست، پناهندگی، زنان، کودکان و ...) تمرکز کرده و مخاطبین خاصی را مورد نظر داشته باشد. اگرچه سیاستگذاری و اولویت های حاکم بر هر دسته از رسانه های فوق متفاوت است، اما همه آنها موظف به رعایت استانداردهای شناخته شده روزنامه نگاری می باشند. نهادهای صنفی مشخصی در کشورهای دمکراتیک بر کنترل استانداردهای روزنامه نگاری نظارت داشته و به موارد تخلف یا شکایت ها رسیدگی کرده و موارد خاص نیز می تواند از طریق دادگاه و مراجع قضائی مورد رسیدگی قرار بگیرد.

تا آنجا که به رسانه های فارسی زبان خارج از کشور بر می گردد انواع رسانه هائی که در بالا به آن اشاره شد را در بر می گیرد، اما رسیدگی به تخلفات آنها بسیار محدودتر و سخت است. همین موضوع باعث شده تا رسانه های فارسی زبانِ خارج از کشور مسئولت پذیری کمتر نسبت به کیفیت کار خود داشته و کمتر نگران این باشند که مورد حسابرسی قرار بگیرند.

برخی از رسانه های فارسی زبانِ ایرانی خارج از کشور در نبود احزاب آزاد و تشکل های صنفی مستقل ایرانی عملا جایگزین احزاب شده و با جهت گیری های سیاسی پنهان یا نیمه آشکار اهداف مشخص سیاسی خاصی را چه در رابطه با قدرت های خارجی یا در ارتباط با نیروهای سیاسی ایرانی تبلیغ کرده یا به پیش می برند. همین موضوع سبب شده تا با وجود استعدادها و پتانسیل های قوی در بین روزنامه نگاران در طیف رنگارنگ رسانه های مختلف، رویکرد چالشگرانه و خبرنگاری تحلیلی- تحقیقی در بین آنها محدود شده و عملا میدان زیادی برای ورود به خیلی از مسائل نداشته باشند. پر واضح است که در چنین وضعیتی نمی توان بطور واقعی از کار آزاد، مستقل و حرفه ای سخن گفت.

با همه آنچه گفته شد از رسانه های فارسی زبان و بویژه خبرنگارانی که خود را مستقل می دانند انتظار می رود تا با نگاهی نقادانه کیفیت کارشان را ارتقاء و بر تعهد خود به کار حرفه ای پای فشرده و از این طریق آگاهی عمومی در درک عمیقتر از مسائل را تقویت کنند.

 

برنامه های درخور توجه برخی رسانه های فارسی زبان

با وجود همه ضعف ها و کمبودهائی که در بالا به آن اشاره شد، برخی از رسانه های فارسی زبان مورد نظر در این نوشته در برخی از زمینه ها برنامه یا تولیدات در خور توجه ای نیز داشته اند، مثلا:

- گزارش های کوتاه خبری تلویزیون ایران اینترنشال از روز اول دستگیری حمید نوری در طول 21 ماه بازداشت موقت او، گزارش این تلویزیون در سه روز اول شروع دادگاه و سه روز پایانی دادگاه حمید نوری و گفتگو با بسیاری از شاهدین و شاکیان یا خانواده اعدام شدگان، چندین مصاحبه با وکلای شاکیان و یا با شاهدین، شاکیان و خانواده های آنان

- گزارش و مصاحبه های میدانی صدای آمریکا در شروع جلسات دادگاه حمید نوری و در سه روز پایانی دادگاه. همچنین تلاش برای گفتگو با خانواده حمید نوری

- گزارش های خبری رادیو زمانه از روز اول شروع دادگاه حمید نوری تا پایان آن، گفتگو با شاکیان و شاهدین و افراد خانواده اعدام شدگان و نیز برخی فعالین سیاسی- اجتماعی / پخش همزمان جلسه دادگاه با ترجمه فارسی، انتشار صورتجلسه دادگاه و تبدیل فایل صوتی به نوشتار در پایان همان روز جلسه دادگاه با دقت نسبتا بالا/ چند گزارش  تحقیقی محدود (راستی‌آزمایی ادعاهای قوه قضاییه جمهوری اسلامی در مورد دادگاه حمید نوری/ دادگاه حمید نوری و «استکهلم‌نامه»: ادعاها درباره رعایت نشدن حقوق نوری چقدر صحت دارند؟)

- مصاحبه های رادیو دویچه وله با برخی از شاکیان، شاهدین و افراد خانواده اعدام شدگان

- کیهان لندن: گزارش های خبری کوتاه، مقاله های مختلف با دیدگاه های مختلف در تحلیل دادگاه حمید نوری، مصاحبه های ویدئوئی با برخی از شاکیان و شاهدین و چند گزارش محدود خبری

- رادیو فردا گزارش های محدود خبری کوتاه و مصاحبه با برخی از شاهدین و شاکیان

 











 
 
 

hanifhidarnejad@yahoo.de | استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع است | Copyright©www.hanifhidarnejad.com 2005-2024