حنیف حیدرنژاد- در زبان فارسی گفتاوردی هست که میگوید: «یه دست صدا نداره». بسیاری از مردم با پنهان شدن پشت بیصدا بودن یک دست، تلاش میکنند بی عملی خود را در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… توجیه کنند.
حال آنکه بیتردید نمونههای زیادی در هر جامعه، از جمله جامعه خود ما وجود دارد که نشان میدهد در صورت داشتن انگیزه و باور به خود، میتوان با عزم و اراده و با پشتکار و البته با قبول دشواریها و پرداخت هزینه، در راه هدفی که برای «خیر همگانی» است تلاش کرد. حتا اگر هدف نهاییِ مورد نظر به دست نیاید. مهم این است که نباید تماشاچی بود و یا به امید دیگران نشست.
یک نمونه جهانیِ شناخته شده در این مورد، تلاش یکنفرهی دانش آموز سوئدی «گِرِتا تونبِرگ» است. آشنایی با انگیزههای او و راهکاری که انتخاب کرد و نیز آشنایی با سختیها و مشکلاتی که تا کنون با آن مواجه بوده است، میتواند درسی باشد که هر شهروندی چه در زمینه محیط زیست یا در هر زمینهی دیگر، اگر بخواهد، حتا اگر تنها هم باشد، میتواند ساکت نمانده و اقداماتی را دست کم در جلب توجه جهانیان به آن شروع کند.
برای ما ایرانیان که با یک معضل جدی در صحنه سیاست، یعنی مبارزه با حکومت اسلامی حاکم بر ایران، روبرو هستیم، شاید این دانشآموز که در زمان آغاز فعالیتاش ۱۵ ساله بود الهامبخش باشد. شاید بتوانیم از او بیاموزیم و بجای تماشاچی بودن و دست روی دست گذاشتن، بجای امید بستن به اینکه شاید کسی یا چیزی از بیرون تغییری در اوضاع و احوالِ کشور ما ایجاد کند، خود را باور کرده و از خود آغاز کنیم.
*****
مستد تلویزیونی «من گِرِتا هستم» دریچهای است به زندگی و مبارزه این دختر نوجوان که در زیر، فشردهای از مضمون آن را میخوانید.
«من گِرِتا هستم» فیلمیمستند از کانال یک تلویزیون آلمان است در مورد اینکه چگونه یک دانشآموز سوئدی موجب شکلگیری یک جنبش جهانی در دفاع از محیط زیست شد. این مستند، روز ۱۶ دسامبر ۲۰۲۰ از این تلویزیون پخش شد.
گِرِتا در اوت ۲۰۱۸ در اعتراض به شرایط و قوانین اشتباه محیط زیستی و همزمان با انتخابات پارلمانی در سوئد، برای جلب توجه بیشتر مردم و سیاستمداران به این موضوع، جلوی ساختمان پارلمان سوئد شروع به اعتراض تکنفره کرد. او تنها و با در دست داشتن پلاکاردی در حمایت از محیط زیست، فاکتهای مختلف دانشمندان در مورد بحران محیط زیست را جمعآوری و روی زمین در جلوی خود قرار داد تا رهگذاران آنها را برداشته و بخوانند. او حافظهای قوی و استثنایی مثل دوربین عکاسی دارد. وقتی به موضوعی علاقه داشته باشد، وقتی کتابی را ورق بزند، همه کتاب را مثل دوربین به خاطر میسپارد. دانستههای او در مورد محیط زیست، از ۹۷% سیاستمداران جهان بیشتر است.
گِرِتا شخصیتی ساکت و آرام دارد وعلاقه زیادی به حرف زدن ندارد. وقتی در مدرسه مستندی در مورد بحران محیط زیست دید و اینکه چگونه در قطب شمال خرسهای قطبی از گرسنگی میمیرند، برای مدتی بدحال، غمگین و گوشهگیر شد تا اینکه پس از چندی به حال عادی برگشت و تصمیم گرفت در مقابل این وضعیت ساکت ننشسته و به تنهایی هم که شده کاری بکند. به این ترتیب اعتراض یکنفره خود را شروع کرد. اگرچه در ابتدای کار خیلی از آدمها، والدین و سیاستمداران او را مسخره میکردند، اما طولی نکشید که در حمایت از او، یک جنبش جهانی بین نوجوانان و جوانان در رابطه با دفاع از محیط زیست شکل گرفت. نوجوانانی که نمیخواهند در مورد سیاستهای غلطِ امروزِ سیاستمدارانِ کشورشان و دنیا، ساکت نشسته و شاهد ویرانی آینده خود و کُره زمین باشند.
ما بچهها باید این مسئولیت را بر عهده بگیریم چون رهبران ما مثل بچهها رفتار میکنند
گِرِتا توضیح میدهد که خانوادهاش تا چند سال پیشتر، خانوادهای «معمولی» بود، اهل مصرف زیاد، اهل مسافرت با هواپیما و مصرف گوشت زیاد. ولی آنها کم کم با ابعاد گسترده و خطرناک بحران محیط زیست آشنا شدند و تغییر را از خود شروع کردند: تغییر الگوی مصرف و مسافرت. خلاصه هر چیز که با سوختهای فسیلی سر و کار داشت را از زندگی خود یا حذف کردند یا به حداقل رساندند و به دنبال راه حلهای آلترناتیو گشتند.
گِرِتا توضیح میدهد که برای مدتی از سوی نوجوانان همسن و سال بایکوت شد و او را به هیچ جشنی دعوت نمیکردند. در این دوره، او بیشترین وقتش را با خانواده و سگش میگذراند. به دلیل پیوستگی و خستگیناپذیری اعتراضاتِ هفتگیاش و بازتاب این موضوع در رسانهها، کنفرانس محیط زیستِ سازمان ملل او را برای شرکت در اجلاس این سازمان که در دسامبر ۲۰۱۸ در شهر کاتویچ در لهستان برگزار میشد، دعوت کرد.
او بخشی از سخنرانیاش را اینگونه نتظیم کرد: «این مسئولیت شماست، اما چون همه رهبرانِ ما مثل بچهها رفتار میکنند، ما بچهها باید این مسئولیت را به عهده بگیریم. ما مسئولیت اعمال شما را به عهده خواهیم گرفت. شما ما را در گذشته نادیده گرفتید و باز هم این کار را خواهید کرد.»
در این اجلاس، او در نشستِ گروهی از جوانان در کنار آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل، همین جملات را خواند. در نشست عمومی این کنفرانس، او خطاب به نمایندگان حاضر میگوید: «شما از توسعه پایدار سبز سخن میگویید، چون میترسید که محبوبیت خود را از دست بدهید. شما میخواهید همان ایدههای بدی که تا حالا اجرا کردهاید را همچنان ادامه دهید. ولی برای من، محبوبیت اهمیتی ندارد، آنچه من برای آن تلاش میکنم عدالت محیط زیستی و ادامه حیات سیاره ماست.»
در حاشیه این کنفرانس، خبرنگاران مختلفی با او گفتگو میکنند. در پاسخ به یکی از آنها میگوید: «من دیگه با هواپیما مسافرت نمیکنم. مواد گوشتی و لبنیاتی هم نمیخورم. جنس جدید هم نمیخرم. اینها همه، تغییرات کوچکی هستند.» پدرِ گِرِتا هم در یک گفتگو میگوید: «نمیدانستم اینجا که برسیم رفتار و بازتاب وی چطور خواهد بود. ولی او لبخند میزند، این خیلی شادیآور است. او سه سال در حالت افسردگی بود، با کسی جز با من و مادر و خواهر کوچکترش حرف نمیزد. یکسال هم نتوانست به مدرسه برود.»
سخنان گِرِتا در کنفرانس محیط زیست سازمان ملل در رسانههای بینالمللی بازتاب گستردهای پیدا میکند و جوانان در کشورهای مختلف در همبستگی با او و برای تاکید بر بحرانی بودن محیط زیست و اینکه دیگر بس است و سیاستمداران اجازه ندارند با آینده آنها و سیارهای که متعلق به همه است، بازی کنند، به خیابانها میآیند. دانشآموزان و دانشجویان، روزهای جمعه از رفتن به کلاس درس خودداری کرده و در ادامه همان راهی که گِرِتا شروع کرده بود این پیام را میرسانند که: امروز برای نجات کره زمین، نرفتن به مدرسه و اعتراض به سیاستهای جاریِ محیط زیستی، یک ضرورت است. به این ترتیب، نسل کنونی در گوشه و کنار جهان در این اعتراضات خود را مییابد و جنبشی جهانی شکل میگیرد.
بعد از آن، گروههای مختلفی از جوانان در کشورهای مختلف، خود را سازماندهی کرده و گِرِتا را برای شرکت در راهپیماییهای اعتراضی به کشور و شهر خود دعوت میکنند. او اینک الهامبخش دهها هزار نوجوان و جوان در کشورهای مختلف شده و بسیاری از دانشمندان نیز در مصاحبههای خود از او پشتیبانی میکنند. در یکی از جلسات، یکی از سازماندهان، خطاب به او میگوید: «بدون تو نمیتوانستیم کار را تا اینجا برسانیم. من جرأتش را نداشتم.» گِرِتا جواب میدهد: «نباید همه چیز گِردِ من بچرخد، خوبی این مسئله همین است که هر فردی میتواند در آن مشارکت داشته و تاثیر خودش را داشته باشد. با هم است که میتوانیم چیزی را تغییر دهیم. در همه قارهها، به استثناء قطب شمال، اعتراض و اعتصاب روزهای جمعه در جریان است. این خیلی خوب است که این اعتراضات فقط محدود به اروپا نمانده و همه جا دیده میشود.»
پس از آن، امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه، گرتا و جمعی از جوانان را به کاخ الیزه دعوت میکند و به آنها میگوید: «مایلم ارزیابی و نظر شما را بشنوم، مهمترین انتظارات و نگرانیهایتان چیست؟» گِرِتا میگوید: «در زمانهای زندگی میکنیم که مردم به سرعت متوجه میشوند چه اتفاقی دارد میافتد. در یک نقطه چرخش قرار داریم. مردم خواستههای خودشان را مطرح خواهند کرد. فکر میکنم فرصت بزرگیست برای شما که نقش مهمی را به عهده بگیرید و کاری بکنید. مردم در کشورهای فقیر باید این امکان را پیدا کنند که استاندارد زندگیشان را بهتر کنند.»
آیا سیاستمداران اصلا این حرفها را میشنوند؟ میکروفنشان باز است؟!
گِرِتا در جلسات و مصاحبههای مختلفی شرکت میکند و در همه آنها بر مسئولیت سیاستمداران تاکید میکند، بر اینکه زمان زیادی نمانده و باید فورا تغییراتی در رابطه با کنترل افزایش دمای کره زمین انجام دهند. او سیاستمداران را مورد انتقاد قرار میدهد که زیاد وعده میدهند، ولی اقدامات لازم را به عهده نمیگیرند. او با اشاره به یکی از جلساتی که رئیسِ وقتِ اتحادیه اروپا وی را برای شرکت در آن دعوت کرده بود میگوید: «جواب سوالهای مرا نداد! آنها مرا دعوت کردهاند که فقط نشان دهند به این موضوعات اهمیت میدهند، اما عملا کاری نمیکنند.»
در یکی از سحنرانیهایش گرتا میگوید: «بعضیها میگویند از درس عقب میافتیم، ما میگوییم: ما دنیا را داریم تغییر میدهیم. برای آنکه وقتی بزرگتر شدیم، بتوانیم بگوییم آنچه میتوانستیم انجام دهیم را انجام دادیم. ما برای نجات سیاره زمین این مبارزه را ادامه خواهیم داد.»
کمکم در اینترنت و رسانههای اجتماعی، حملات به او شروع شد و به تلویزیونهای بزرگ رسید. به او میگویند: بچهای ست که افسردگی دارد و در زندگی و خانواده موفق نبوده و خیلی عصبی و احساسی حرف میزند و… حتی برخی رهبران جهان نیز مانند ولادیمیر پوتین، دونالد ترامپ و بولسونارو رئیس جمهور برزیل در سخنرانیهای عمومی به او حمله میکنند. او همه اینها را میشنود و از طریق اینترنت دنبال میکند. او حتی نامههای تهدید به مرگ دریافت میکند. نگران است که پدر و مادرش نگرانش هستند. میگوید: «اینها در من ترس ایجاد نمیکنند، آنچه موجب نگرانی من میشود این است که نتوانم کاری بکنم.»
او در جلسات مختلف حرفهایش را تکرار میکند و تأکید میکند اگر با زمین و طبیعت اینطور رفتار کنیم، روزی نتیجه اش به خود ما بر خواهد گشت. اینکه چطوری و چقدر شدید خواهد بود معلوم نیست. او میگوید: میتوانید مرا نادیده بگیرید، اما نمیتوانید دانشمندان و فاکتهایی را که ارائه میدهند دنایده بگیرید.
گِرِتا از بی عملی سیاستمداران سرخورده است و میگوید: «نمیدانم آیا واقعا اصلا حرف مرا میشنوند؟ آیا وقتی حرف میزنم میکروفن من باز است و مرا میشنوند؟! به هر حال آنها فقط وعده میدهند ولی تا حالا چیزی را عوض نکردهاند.»
در مجمع عمومی سازمان ملل متحد
سازمان ملل متحد از گِرِتا برای شرکت در مجمع عمومی در سپتامبر ۲۰۱۹ دعوت میکند. از آنجا که او با مسافرت با هواپیما مخالف است، با پدرش تصمیم میگیرد که با یک قایق به نیویورک بروند. او میگوید: «نمیخواهم کسی باشم که چیزی میگوید و طور دیگر رفتار میکند. کسی باشم که میگوید مشکل خیلی مهم است، اما خودش با هواپیما مسافرت میکند چون راحتتر است. تا نیویورک با قایق مسافرت میکنم تا نشان دهم چطور در زمانه ما مسافرت با وسایلی که محیط زیستی هستند، محدود است.»
یک گروه طرفدار محیط زیست اعلام آمادگی میکند تا با قایق سبک و مخصوصی که برای عبور از اقیانوس ساخته شده، گِرِتا را به نیویورک ببرد. مسافرتی سخت و تا حدی خطرناک. در طول راه، گِرِتا بجای دفتر خاطرات، خاطراتش را در تلفن همراهش ضبط میکند. در قسمتی از مسیر، او غمگین و دلگیر و اشکریزان میگوید: «الان با مامان تلفنی صحبت کردیم. دلم برای خانه تنگ شده. دلم برای زندگی عادیام تنگ شده، دلم برای زندگی عادی تنگ شده، زندگی روزمره عادی، دلم برای سگم تنگ شده… اینهمه چیزهایی که دارم انجام میدم، خیلی زیاده. نباید اصلا اینطور میشد که باید این کارها را بکنم. خیلی زیادیه، تمام هم نمیشه. میدونم دعوا بر سرِ چه چیز مهمیه، اما اینهمه، مسئولیت خیلی بزرگیه.»
در مجمع عمومیسازمان ملل در نیویورک، گِرِتا خشمگین و بغضآلود خطاب به رهبران جهان میگوید: «من نباید اینجا باشم بلکه باید آنسوی اقیانوس در مدرسه میبودم. با وجود آنکه شما باید برای ما جوانان امید به ارمغان میآوردید، اما با حرفهای توخالی، کودکی و رویاهای مرا دزدیدهاید… مردم رنج میبرند. مردم دارند از بین میروند، تمام اکوسیستم در حال فروپاشی است. ما در آستانه یک انقراض گسترده قرار گرفتهایم، اما همه آنچه شما دربارهاش حرف میزنید، پول و مسئله رشد اقتصادی است… شما به ما خیانت کردید! نسل جوان شما را زیر نظر دارد و اگر شما ما را تنها بگذارید، شما را نخواهیم بخشید. جهان بیدار شده و تغییر در راه است، چه دلتان بخواهد و چه نخواهد.»
یکسال پس از شروع اعتراض و اعتصاب گِرِتا در مقابل ساختمان پارلمان سوئد، میلیونها انسان در بیش از ۱۰۰ کشور جهان تظاهرات میکنند. تا کنون هیچگاه این میزان جوان و نوجوان در دفاع از محیط زیست، به خیابانها نیامده بودند.