- سه شنبه 17 مهر 1403

 
 
 
 
 
حقوق بشر
پناهندگی / اقامت
مهاجرت/انتگراسیون
جامعه/روحی-اجتماعی
مصاحبه / گفتگو
دیدگاه ها
ترجمه
پایان نامه
در دیگر رسانه ها
فیلم و صدا
درباره من
درباره سایت
Asyl / Aufenthalt
Menschenrechte
Über
 
 
اروپا و قدرت گیری پوپولیسم؛ شکست احزاب سنتی چاپ ارسال به دوست
13 آذر 1395

در بسیاری از کشورهای اروپائی و پایبند به دمکراسی، احزاب پوپولیست[1] توانسته اند قدرت را یا بطور کامل در دست گرفته و یا در آن سهیم گشته و یا حداقل موفق شده اند با راه یابی به پارلمان در راه کسب قدرت سیاسی حرکت کنند:

فرانسه: "جبهه ملی فرانسه"[2به رهبری مارین لوپن قوی ترین حزب پوپولیستی در این کشور است. این حزب توانست در انتخابات محلی در سال 2014  بیشترین آراء را به خود اختصاص داده و به این ترتیب بر دیگر احزاب بزرگ فرانسه برتری پیدا کرد. این حزب اگر چه در پارلمان فرانسه فقط دو نماینده دارد، اما توانست در انتخابات پارلمان اروپا با تقریبا 25% آراء قوی ترین حزب از فرانسه باشد که به این پارلمان راه پیدا می کند. پیش بینی می شود که مارین لوپن در انتخابات ریاست جمهوری این کشور در ماه مه سال 2017 حتی این شانس را دارد که به مرحله دوم انتخابات راه پیدا کند.

بریتانیای کبیر: حزب پوپولیستی "استقلال پادشاهی متحد"[3اگر چه نتوانست در پالمان بریتانیا نیروی تاثیرگذاری باشد، اما در انتخابات سال 2014 با کسب 28% آراء به عنوان قوی ترین حزب از بریتانیا به پارلمان اروپا راه یافت. این حزب توانست با پیش بردن برنامه خود برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، تاثیر بسیار قوی و ماندگاری بر سیاست داخلی این کشور بگذارد. موضوع بعدی که این حزب بعد از خروج از اتحادیه اروپا بر روی آن مانور می دهد، کنترل مهاجرت و مبارزه با ورود پناه جویان است.

اتریش: حزب "آزادی اتریش"[4] ، یک حزب قوی پوپولیستی در این کشور است. این حزب در سطح محلی در بسیاری از شوراهای شهر حضور قوی دارد. کاندیدای این حزب برای ریاست جمهوری در سال 2016 توانست به مرحله دوم راه یابد. ناظران سیاسی با بی تابی منتظرند که ببینند آیا نوربرت هوفر، کاندید این حزب می تواند در انتخابات 4 دسامبر، پیروز انتخابات باشد؟ پیروزی او تاثیرات زیادی در عرصه داخلی و در سطح اتحادیه اروپا با خود به همراه خواهد آورد. این حزب خواهان مبارزه با اسلامگرائی، مبارزه با ورود پناه جویان، مخالف سرسخت عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا بوده و در ارتباط با اتحادیه اروپا خواهان آن است تا در تصمیم گیری در موارد خاصی، از طریق همه پرسی رای گیری شود.

هلند: به عنوان یکی از قوی ترین احزاب پوپولیستی در اروپا، می توان به حزب "برای آزادی"[5] در هلند اشاره کرد. گِرِت ویلدرز، رهبر این حزب از چهره های جنجالی سیاست در هلند است. تمرکز این حزب مبارزه با "اسلامی شدن" هلند، کنترل مهاجرت و مبارزه با پناهندگی و خروج از اتحادیه اروپا می باشد. حزب برای آزادی در هلند توانسته از سال 2006 به پارلمان این کشور راه پیدا کند و اکنون سومین فراکسیون بزرگ را در این پارلمان تشکیل می دهد. در انتخابات پارلمان اروپا این حزب موفق شد با کسب 26 آراء، قوی ترین حزب از هلند باشد که به پارلمان اروپا راه پیدا می کند. این حزب ارتباط نزدیکی با "جنبش پِیگیدا" در شهر دِرسدن آلمان، که آن نیز بر علیه "اسلامی شدن" آلمان مبارزه می کند، دارد. گِرت ویلدرز رهبر حزب "برای آزادی" از جمله مهمانان خارجی است که پگیدا در سخنرنی های خود از آن دعوت می کند. 

دانمارک: در این کشور "حزب مردم"[6] که حزبی پوپولیستی است از "ارزش های دانمارکی" دفاع کرده و خواستار کنترل شدید مهاجرت است. اگرچه حزب لیبرال در این کشور توانست در ائتلاف با دیگر احزاب، قدرت را در اختیار بگیرید، اما حزب مردم دومین فراکسیون قوی را در پارلمان این کشور تشکیل داده و به خصوص در مسائل مربوط به پناهندگی نقش تاثیرگذاری دارد.

سوئد: حزب "مودرِات"[7]، با گرایش راست افراطی که از سال 2010 به پارلمان راه یافته توانست در انتخابات سال 2014 با کسب نزدیک 13% آراء سومین فراکسیون بزرگ پارلمانی را تشکیل دهد.

مجارستان: از سال 2010 "ویکتور اُوربان" اکثریت مطلق را در پارلمان این کشور به دست آورد و اینک نخست وزیر است. او بطور آشکار با پذیرش پناهجویان مخالفت کرد و دورِ مرزهای کشور حصار کشید. آزادی مطبوعات را بطور گسترده محدود کرد و پارلمان اروپا را به رویاروئی با خود کشاند. اوربان به حزب ناسیونال محافظه کار و راست پوپولیست "فریدِزِس"[8] متکی میباشد.

لهستان: حزب "قانون و عدالت- پیس"[9] از سال 2015 اکثریت مطلق را در این کشور از آنِ خود کرد و اینک در ورشو دولت را در اختیار گرفته است. از مهمترین اقدامات این حزب محدود کردن آزادی مطبوعات و تضعیف تفکیک قوا از طریق دخالت در امور قوه قضائیه است. این حزب به شدت بر علیه مسلمانان تبلیغ کرده و با پذیرش سهمیه پناهجوئیِ تعیین شده در اتحادیه اروپا مخالفت می کند.

صربستان: در این کشور راست های رادیکال هنوز به قدرت نرسیده اند اما حزب "صربستان رادیکال"[10] به رهبری وُجیسلاو سیلیج، که در دادگاه بین المللی جنایات جنگی در لاهه از اتهامات وارده تبرئه شد، توانست به کمک حزب افراطی دست راستی "دِوِری"[11] و با تصاحب 13 درصد آراء، به عنوان سومین حزب قدرتمند به پارلمان راه یابد.

یونان: اگرچه در این کشور حزب چپگرای "سیریزا"[12] به رهبری آلکسیس سیپراس با کسب 35 درصد آراء از سپتامبر 2015 به قدرت رسید، اما متحد این حزب در کابینه، حزب دست راستی "شفق طلائی- کریسی آوگی"[13] میباشد. در مارس 2013 یکی از نمایندگان این حزب دست راستی به دلیل گفته های نژادپرستانه اش در پارلمان اروپا توسط مارتین شولتز، ریس پارلمان اروپا از جلسه اخراج شد.

فنلاند: در این کشور حزب راست میانه "پ اِس"[14] در دولت ائتلافی حاضر بوده و از سال 2015 پست وزارت خارجه به این حزب سپرده شده است. این حزب از منتقدین اتحادیه اروپا بوده و خواستار اخراج 20.000 پناهجو از این کشور است.

لتونی: این کشور با کمتر از دو میلیون جمعیت از کوچکترین کشورهای عضو اتحادیه اروپا میباشد. از سال 2011 حزب راست میانه "ائتلاف ملی"[15]  قدرت را در این کشور در دست دارد. در مراسم این حزب راست های افراطی شرکت کرده و دولت حاکم را بر علیه پذیرش سهمیه پناهجویان از طرف اتحادیه اروپا زیر فشار میگذارد. برخی از اعضای پارلمان از حزب حاکم نیز در مراسم یاد بود راست های افراطی شرکت می کنند.  

نروژ: از سال 2013 "حزب ترقیخواه"[16] به همراه محافظه کاران در این کشور قدرت را در اختیار دارد. پست وزارت مهاجرت و انتگراسیون در کابینه در اختیار راست های پوپولیست قرار داده شده است.


 آلمان و رشد چشمگیر راست های پوپولیست

حزب "آلترناتیو برای آلمان- آ اِف دِ"[17] در سال 2013 تاسیس و در مدت کوتاهی توانست میزان قابل توجهی از آراء را به خود جلب کند. این حزب در حال حاضر در 10 ایالت از مجموع شانزده ایالت آلمان در پارلمان حضور دارد. برای ورود به پارلمان، کسب 5 درصد آراء ضروری میباشد. در انتخابات سال 2016 در ایالت زاکسن در شرق آلمان این حزب توانست کمی بیش از 24 درصد آراء را از آن خود کند. در همین سال در ایالت بادِم وُتمبِرگ در جنوب غربی آلمان کمی بالای 15 درصد و در برلین کمی بیش از 14 درصد آراء به صندوق این حزب ریخته شد.[18] آخرین نظر سنجی ها نشان می دهند که در انتخابات پارلمان سراسری در آلمان که در آگوست 2017 انجام خواهد شد این حزب پشتیبانی 13 درصد رای دهندگان را با خود به همراه دارد.[19] در صورت ورود این حزب به پارلمان سراسری آلمان، این اولین بار خواهد بود که پس از جنگ جهانی دوم یک حزب راستگرا که گرایشات ناسیونالیستی و حتی راست افراطی در آن دیده می شود به پارلمان سراسری راه خواهد یافت.


ویژگی های مهم احزاب پوپولیست

برخی از مهمترین نشانه ها و ویژگی های احزاب پوپولیست در اروپا که البته در یک کشور کمی کمتر و در کشور دیگر کمی شدیدتر نمایان است، عبارتند از:

- ملی گرائی/ میهن پرستی: تاکید بر تاریخ و زبان و فرهنگ ملی و تقویت شک و تردید نسبت به اتحادیه اروپا و درخواست خروج از اتحادیه اروپا یا محدود کردن اختیارات شورای اروپا و پارلمان اروپا. ملی گرائی احزاب پوپولیست با غرور آفرینی کاذب، با برتری طلبی و برتری جوئی نسبت به دیگر ملیت ها همراه میباشد.

- نژادپرستی، برتری طلبی: خارجی ستیزی، بویژه ضدیت با پناه جویان، سیاهپوستان و برجسته کردن "ارزش های مسیحی" و تنفر پراکنی بر علیه اقلیت های مذهبی از جمله مسلمانان. مخالفت با سیاست مهاجرت اتحادیه اروپا و تلاش برای اخراج سریعتر و گسترده تر پناه جویان. این ضدیت در "بد" و اهریمنی جلوه دادن دیگری و خوب و برتر دانستن و یا حتی "برگزیده" دانستن خود از سوی "خدا" توجیه می شود.

- دشمن تراشی: پوپولیست ها در ارتباط با بسیاری از مشکلات اجتماعی از جمله بیکاری، خارجیان و پناه جویان را طوری معرفی می کنند که گویا آنها فرصت های شغلی را از دیگران ربوده و در نتیجه آنها هستند که مسبب بیکاری و فقر میباشند. همچنین در زمینه امنیت داخلی و موارد مربوط به تخلف و جرم و جنایت به بزرگ نمائی پرداخته یا با رقم سازی های بی پایه و اساس خارجیان و پناهجویان را دلیل اصلی ناامنی داخلی معرفی می کنند.

- تقویت و تبلیغ باور و ارزش های محافظه کارانه و سنتی: در ارتباط با خانواده و نقش زن در خانه و اجتماع، پوپولیست ها خواهان ابقاء نقش سنتی زن (بچه داری، تربیت کودک و آشپزی) هستند. با سِقط جنین مخالفت می کنند. (این موضوع بیشتر از این نظر اهمیت دارد که حق زن بر بدن و سرنوشتش از او سلب و تصمیم گیری در این مورد از بالا به او دیکته می شود.) اکثرا مخالف همجنسگرائی و حقوق برابر برای همجنسگرایان می باشند. بیشتر از روش های آتوریته/ اقتدارگرایانه در تعلیم و تربیت دفاع می کنند. با پلورالیسم فرهنگی، اختلاط ملیت ها و فرهنگ ها، هم در عرصه خانواده و هم در فرهنگ و اجتماع (به درجات کم یا زیاد) مخالف هستند.

- تقویت آتوریته سیاسی و مخالفت با پلورالیسم سیاسی؛ مخالفت با ارزش های دمکراتیک یا در عمل رعایت نکردن آنها و برخورد شکلی و فرمالیستی با آنها از دیگر ویژگی پوپولیست ها میباشد. تقویت اهمیت شخصیت و رهبر سیاسی و تقویت نقش حزب حاکم، مشکل تراشی بر سر راه تفکیک قوای سه گانه و دخالت در امور دیگر قوا، محدود کردن آزادی های سیاسی و احزاب و آزادی بیان و عقیده و آزادی مطبوعات و محدود کردن رسانه های سنتی و مدرن و شبکه های اجتماعی در اینترنت، گسترش سرکوب آزادی های سیاسی- اجتماعی و یا ناچار کردن منتقدین و دگراندیشان به سکوت و ترک کشور در رفتار و کارنامه سیاسی پوپولیسیت ها بسیار برجسته است. این راهی است که می تواند در ادامه به توتالیتاریسم راه ببرد و البته بعد از آن تا دیکتاتوری راه زیادی باقی نخواهد ماند. اگر چه این موضوع، هنوز، تهدید هیچ یک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیست.


زمینه رشد احزاب پوپولیست

 رشدگیری احزاب پوپولیست را باید بیش از هرچیز محصول عدم موفقیت احزاب سنتی بزرگ (در حاکمیت یا در اپوزیسیون) دانست. با نگاهی به آلمان این موضوع توضیح داده می شود.

کم شدن میزان مشارکت رای دهندگان: از سال های جنگ جهانی دوم به این طرف میزان شرکتِ دارندگانِ حق رای در انتخابات محلی، انتخابات ایالتی و یا انتخابات سراسری در آلمان کم و کمتر شده است.[20] در حالی که در سال 1972 میزان مشارکت 91.1% بوده است، این میزان در دوره های چهار ساله ی انتخابات سراسری پارلمان تا پایان دهه 80 میلادی پیوسته کاهش داشته و در سال 1987 به 84.3% کاهش می یابد. در دهه 90 میلادی و پس از اتحاد دو آلمان در سه انتخابات سراسری، میزان مشارکت بین 77.8% (سال 1990)، 79% (سال 1994) و 82.2% (سال 1998) در نوسان بوده است. در حالی که در انتخابات سراسری پارلمان آلمان در سال 2002 میزان مشارکت رای دهندگان 79.1 % بوده است، بعد از اصلاحات مرتبط با تامین اجتماعی با نام "آگاندا 2010"[21] که توسط صدراعظم وقت گِرهارد شرودر، با مشارکت حزب سوسیال دمکرات و حزب سبزها به اجرا درآمد، میزان مشارکت در انتخابات دوره های بعد کاهش پیدا کرد: 77.7% در سال 2005، 70.8% در سال 2009  و 71.5% در سال 2013. کم شدن تعداد رای دهندگان، خودبه خود درصد آراء احزاب راست و پوپولیست نسبت به کل تعدادشرکت کنندگان را افزایش میدهد و راه را برای ورود آنها به پارلمان باز می کند.

 افزایش خروج اعضاء از عضویت در احزاب قدیمی و بزرگ: از بعد از به اجرا درآمدن "اصلاحات تامین اجتماعی" در آلمان (آگِندا 2010)، حزب سوسیال دمکرات دچار بحران شد. بسیاری از اعضاء این حزب به این اصلاحات که فشار را بر روی مردم فقیر بیشتر می کرد اعتراض کرده و از آن جدا شدند. در حالی که در سال 2003 تعداد اعضاء این حزب 651 هزار نفر بود، این تعداد در سال 2014 به 460 هزار نفر رسید.[22] نزدیک 200 هزار نفر در این مدت از عضویت در حزب کناره گرفتند. در سال 2005 بسیاری از جداشدگان از حزب سوسیال دمکرات اقدام به تاسیس یک حزب در غرب آلمان کرده و در سال 2007 در اتحاد با حزب دیگری در شرق آلمان، حزب چپ[23] را تاسیس کردند.

حزب بزرگ دیگر در آلمان یعنی حزب دمکرات های مسیحی نیز از سال 1990 پیوسته اعضاء خود را از دست داده است. در حالی که در سال 1990 تعداد اعضاء این حزب حدود 790 هزار نفر بوده است، در سال 2014 تنها 457 هزار نفر عضو این حزب بوده اند.[24] 

بی اعتمادی به سیاستمداران و احزاب بزرگ: در سال های اخیر به شمار دارندگان حق رای که به انتخابات پشت کرده یا از آن کناره می گیرند افزوده شده است. یک دلیل عمده رویگردانی مردم از احزاب سیاسی بزرگ در آلمان بی اعتمادی آنها به سیاستمداران و سیاست است. احساس عمومی مردم این است که سیاستمداران به وعده های داده شده ی قبل از انتخابات عمل نمی کنند، سیاستمداران فقط موقع انتخابات است که یاد مردم می افتند و یعد از آن خیلی کم در حوزه انتخاباتیشان دیده می شوند. مسائل و مشکلات روزمره مردم مشکل سیاستمداران نیست و آنها با دنیای واقعی فاصله گرفته اند و حرف مردم را نمی فهمند. برخی از سیاستمداران با فساد مالی و رشوه گیری و رشوه دهی در ارتباطند. سیاستمداران به بانک ها و سرمایه داران بیشتر توجه نشان می دهند تا به مردم. لابی گری قدرت بیشتری گرفته و منافع مردم فدای منافع سرمایه داران بزرگی که پشت لابی ها هستند می شود. سیاستمدارن به قدرکافی شفاف نیستند و بسیاری از حقایق را با مردم در میان نمی گذارند. در برخی موارد از جمله در رابطه با جنگ عراق نه تنها حقیقت را به مردم نمی گویند، بلکه به مردم دروغ گفته یا آنها را فریب می دهند. اخلاق و صداقت از سیاست رخت بربسته و پاسخگوئی به مردم کمتر شده است. اینها ازجمله مواردی است که باعث شده تا مردم از سیاست رویگردان شده یا حتی سرخورده گشته اند. بسیاری از مردم دیگر مایل به شرکت در انتخابات نیستند. بخش دیگری از مردم مایلند تا اعتراض خود به احزاب بزرگ را به دادن رای خود به دیگر احزاب نشان دهند.

از دیگر عواملی که در سالهای اخیر نارضایتی اجتماعی نسبت به احزاب بزرگ در آلمان و رویگردانی از آنها را تقویت کرده عبارتند از: افزایش فاصله طبقاتی و گسترش فقر، نگرانی نسبت به آینده شغلی و میزان درآمد، افزایش رقابت در بازار آزاد و افزایش رشد تکنیک و پائین آمدن شانس آندسته از بیکاران که تخصص و یا تحصیلات و آموزش کمتری دارند، این نگرانی بویژه در بین میانسالان بیشتر است. چند فرهنگی شدن جامعه و بالا رفتن شتاب آن و متناسب نبودن امکانات و طرح و برنامه های دولتی برای انتگراسیون و همپیوندی مهاجرین و پناهجویان در جامعه. افزایش ترور و جنگ از بعد از 11 سپتامبر 2001 و احساس ناامنی و ترس روزمره نسبت به امنیتِ خود و خانواده خود. احساحس عمومی مردم این است که احزاب بزرگ که در قدرت یا در اپوزیسیون هستند پاسخی مناسب و قانع کننده به این نگرانی ها را ندارند.

در لینک های زیر میزان "رای های شناور" (افرادی که تا پیش از این رای خود را به حزب دیگری داده ولی اینک آن را به صندوق حزب دیگر ریخته اند) مشاهد شده و مربوط به انتخابات ایالتی در برلین در سپتامبر 2016 میباشد.

گرافیک زیر نشان می دهد که حزب پوپولیستی آلترناتیو برای آلمان آراء بسیاری از احزاب مختلف را به خود جلب کرده است. آراء مردمی که از احزاب خود سرخورده شده اند. همچنین بیشتر آراء داده شده به این حزب به آنانی مربوط می شود که در گذشته در انتخابات شرکت نمی کردند و اینک در اعتراض به سیاست حاکم و به امید تغییر، به این حزبِ راست پوپولیستی روی آورده اند.

https://wahl.tagesschau.de/wahlen/2016-09-18-LT-DE-BE/charts/analyse-wanderung/chart_8990789.png
 

اینهم گرافیک دیگری است که آراء شناور در انتخابات برلین در ارتباط با همه احزاب را نشان می دهد.

http://www.zeit.de/politik/deutschland/2016-09/waehlerwanderung-berlin-wahl-afd-cdu-abgeordnetenhaus


درست در چنین وضعیتی، یعنی بی اعتمادی مردم به احزاب سیاسی بزرگ و سرخوردگی از سیاستمدارن شناخته شده، احزاب پوپولیست در همصدا شدن با مردم به تکرار نگرانی های آنها پرداخته و مدعی می شوند کلید حل مشکلات در دست آنهاست. اینگونه است که این احزاب موفق می شوند تا با جنجالی کردن برخی موضوعات و با دامن زدن به فضای احساسی و حتی از طریق بازی با آمار و دادن داده های غلط از بی اعتمادی مردم به احزاب سیاسی سوء استفاده کرده و درصد قابل توجهی از رای مردم ناراضی و سرخورده را به خود جلب کنند.


استراتژی احزاب پوپولیست

احزاب پوپولیست به ترس های مردم دامن می زنند. ترس هائی که برخی واقعی است یا بخشی از آن واقعی است. پوپولیست ها این ترس ها را بزرگ و بزرگ تر کرده یا ترس آفرینی جدیدی را به جامعه "تزریق" می کنند. در حال حاضر تمرکز آنها بر چند موضوع است: ترس از افزایش ناامنی، ترس نسبت به فعالیت های تروریستی در داخل آلمان و ربط دادن آن به ورود پناهجویان و همچنین مسئول نشان دادن اتحادیه اروپا در قبال ورود پناهجویان. ترس نسبت به گسترش اسلام و رشد فرهنگ های مختلف و«بیگانه» و از دست رفتن "هویت ملی". ترس نسبت به بیکاری و سخت شدن پیدا کردن فرصت های شغلی که مسبب بخشی از آن پناه جویان و بخش دیگر اتحادیه اروپا و مسبب بخش دیگر گلوبالیزاسیون معرفی می شود.

رشد گیری پوپولیسم یک تهدید بزرگ برای دمکراسی محسوب می شود. برای مبارزه با پوپولیسم سیاستمدارن حاکم و احزاب بزرگ باید به طور شفاف از خود انتقاد کرده، به میان مردم برگشته به خواسته های آنها توجه کنند. از دادن وعده های غیر واقعی خودداری کنند و به زبان آنها حرف بزنند. برای تضمین دمکراسی، تامین رفاه اجتماعی را بر منافع حزبی و یا پُست و مقام خود برتر دانسته و از بازی های سیاسی و فساد مالی فاصله گرفته و هرکجا لازم است حقایق را به مردم بگویند. سیاست باید با اخلاق، اخلاق مبتنی بر پاسخگوئی شفاف، صداقت و ساده زیستی پیوند خورده و از لابیگری برای صاحبان صنایع بزرگ و برای بازارهای مالی و بانک ها هرچه بیشتر فاصله بگیرد. احزاب بزرگ و دمکراتیک می توانند با جلب اعتماد مردم زمینه های رشد پوپولیسم را کم و کم تر کنند.

حنیف حیدرنژاد

http://www.hanifhidarnejad.com

 

28 نوامبر 2016/ 8 آذر 1395


منابع

https://www.welt.de/politik/ausland/article154723983/Wo-Europa-nach-rechts-driftet.html

https://www.tagesschau.de/multimedia/video/video-184955.html

https://www.welt.de/wirtschaft/article153181020/Warum-Europas-Rechtspopulisten-linke-Ideen-lieben.html

https://www.welt.de/wirtschaft/article153181020/Warum-Europas-Rechtspopulisten-linke-Ideen-lieben.html#cs-Antikapitalisten.jpg

https://www.tagesschau.de/inland/deutschlandtrend/

https://afd.berlin/afd-bundesweit/

https://wahl.tagesschau.de/wahlen/2016-09-18-LT-DE-BE/charts/analyse-wanderung/chart_8990801.shtml

http://www.zeit.de/politik/deutschland/2016-09/waehlerwanderung-berlin-wahl-afd-cdu-abgeordnetenhaus

http://www.wahlrecht.de/ergebnisse/bundestag.htm

https://wahl.tagesschau.de/wahlen/2013-09-22-BT-DE/

http://www.dieeuros.eu/Rechtspopulismus,5187.html?lang=fr

 

 


زیرنویس ها

[1] پوپولیست: عوامگرا، عوامفریب؛ فرد یا یک نیروی سیاسی یا اجتماعی که با ظاهری مردم پسندانه، با ساده کردن صورت مسئله و با ارائه ی جواب های ساده در تلاش است تا عوام و مردم ناراضی را جذب شعارهای خود کند. پوپولیست ها فاقد یک برنامه جامع و مشخص برای حل مشکلات پیچیده سیاسی- اجتماعی هستند. تلاش می کنند از طریق جنجال، دروغپراکنی و ارائه داده های غلط یا دستکاری شده "دشمن تراشی و دشمن سازی" کرده و توجه را به موضوعات غیراصلی منحرف کنند.

[2] FN

[3] UKIP

[4] FPÖ

[5] PVV

[6] DF

[7] SD

[8] Fidesz

[9] PiS

[10] SRS

[11] Dveri

[12] Syriza

[13] Chrysi Avgi

[14] PS

[15] Nationale Allianz

[16]  FrP

[17] AFD

[19] https://www.tagesschau.de/inland/deutschlandtrend/

[20] http://www.wahlrecht.de/ergebnisse/bundestag.htm

[21] Agenda 2010

[22] https://www.bpb.de/politik/grundfragen/parteien-in-deutschland/138672/mitgliederentwicklung-cdu-und-spd

[23] Partei Die Linke

[24] https://www.bpb.de/politik/grundfragen/parteien-in-deutschland/138672/mitgliederentwicklung-cdu-und-spd


 
 
 

hanifhidarnejad@yahoo.de | استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع است | Copyright©www.hanifhidarnejad.com 2005-2024